سوئد - بيابان

"زندگي يک جنگ نيست که بشه برآن پيروز شد بلکه يک واقعيت است که بايد آن را تجربه کرد." ناشناس

۱۶.۸.۸۷

سلام
آدرس جديد وبلاگ من
http://soed-jonob.blogfa.com
با احترام محمود

سوئد وگروگ

سلام
ديروز روز تاريخي بود و روياي I HAVE A DREAM مارتين لوتر کينگ به حقيقت پيوست مردم امريکا با انتخاب برک اوباما نخستين سياه پوست رئيس جمهور اين کشور شد و اميدواريم او با ما باشد.
تو سوئد ما بزودي از زمستان سبز وارد زمستان سفيد مي شويم لحظه اي پيش از پنجره به بيرون نگاهي انداختم هوا به قول شاعر اخوان ثالث: بس ناجوان مردانه سرد است.
ولي امشب درهمسايگي سيريک به مهماني گروگ ميروم اميدوارم سلام گرم من را از اين غربت آباد بپذيرين و با اجازه صاحب نظران در اينجا فقط سعي دارم از حس و برداشت دوران بچه گي ام راجع به گروگ واهل آنجا يادي هر چند تاريخي کرده باشم.
سال 1349 شش ساله بودم کلاس اول مدرسه ميرفتم منبع آب مدرسه مولوي سيريک بعضي اوقات خالي از آب بود و اگر هم داشت آبش غير قابل شرب بود. زنگ تفريح که زده ميشد اکثرا" بدو بدو ميرفتيم لب يک چاه آبي که کنار خونه علي نظري تو بيلائي واقع شده بود. سر راهمون درست بيرون منزل نظري يک دستگاه ماشين قديمي زنگ زده و فرسوده لابلاي ماسه ها نيمه پنهان شده بود و همين قرازه آهن بهترين اسباب بازي ما شده بود. و تا آنجائي که من يادم ميآد تا آن زمان بجز تويوتاي قرمز و خوشرنگ دوست محمد حسن افسري تو همزونگ و اين ماشين قرازه حاجي عليمراد شاهي که هر دو از نوع خودرو شخصي سواري بودند ديگه هيچ نمونه ماشيني تو سيريک وجود نداشت. ولي در همان زمان چند فرسنگي سيريک گروگ پر از کمپرسي, وانت , ميني بوس و تانکر آب بود. ما بچه ها چه کيفي ميکرديم هر روز صبح سحر بوق ميني بوسهاي بهادر و يوسف را ميشنيديم که کنکي بيلائي را دور ميزدند و سپس از طريق چالاکو مردم را به مقصد ميناب جابجا ميکردند. و چه حالي داشت وقتي من با پدر يا مادرسوار(بست) ميشدم ميرفتم ميناب. و برو بياي ماشينهاي کمپريسي تو جاده خاکي پر از چاله و چوله که به گردوغبار مي پرداختند و هر چي تندر ميروندن غبارش هم بيشتر بود . به هر حال ميخوام بگم که اين گروگ بود که سيريک وبيابان را با اين صنعت ماشيني غرب آشنا کرد و ما را نيز با دنيائي جديد و متمدن انس داد. از همسايه خوبمون گروگ هر چي بگم کم گفتم و قضاوت بيشتر راجع به تاريخ گروگ را به اهل تاريخ واگذار ميکنم.
اما ضمن احترام به هر شغل, حرفه و پيشه ي شرافتمندانه يادم هست هم سن سالاي باباي من که تو کويت, امارات, قطر وغيره به شغلهائي ازقبيل ناتوري با چوب يا با تيکه پاره آهني اسلحه در آنسوي آب با دستمزدي ناچيز ساعتها وقت و بي وقت سخت کار ميکردند و تا يک سال نمي شد اجازه نداشتند مرخصي بگيرند تا سري به خانواده خود در بيابان بزنند. ولي همزمان تو همان دوره بيشتر اهالي با ذوق گروگ با داشتن وسايل نقليه سبک و سنگين تو آن آفتاب گرم و سوزان در کنار رودخانه گز سنگ و ماسه حمل بر کمپرسي ميکردند و نان عرق جبين آقائي خويش را ميخوردند و وقتي پدر خسته رانندگي ميشد پسر جاي آن را ميگرفت. وما بقيه فقط عفه ميآمديم اگه لنگي چاپ مولانا از دبي به پامون آويزون ميکرديم يا لب جاده کنار دکانها بيکار ميايستاديم و گرد و خاک خودروا را نوش جون ميکرديم. پس شما عزيزان اهل گروگ و بنداران بخود ببالين که همينطور هم هست چرا که گروگ سرچشمه الحام و تلاش بوده است بقول دوست عزيز ناديده ام آقآي علي شيخ الديني هر جا اسمي از بيابان در ميان است اين گروگ است که به مانند گوهري ميدرخشد. ودر چهار حرف نام گروگ نيز همين ( گوهري رنگين وزين گرانبها) نهفته است.
در هر جائي که انسان پا به عرصه وجود گذاشته است بي شک آنجا را داراي تاريخي منحصر بخود کرده است و گروگ نيز از اين قاعده استثنا" نيست و قبلا" آقاي محمد آراسته راجع به اهميت گروگ بدرستي اشاره نموده است که گروگ نه تنها براي بيابان حتي براي کشورهاي آن سوي خليج فارس نيز قابل تعمل بوده است. و اگر امروز اين سياست رقابتي سرمايه نا برابر در امارات و کويت نبود و اگردر آن زمان دولت مردان ما کمي دورانديش بودن منطقه بيابان با محوريت گروگ از ترقي و پيشرفت خيلي بيشتري سود مي برد. ولي بقول يکي از نامداران و سياستمداران قديم اهل جنوب عبدرحمان فرامرزي مي گويد: قومي و ملتي در تاریخ سربلند خواهد شد که با مشکلات زندگي نکند بلکه آنها را حل کند چرا که مشکل براي حل کردن است.
راجع به تشبهات گروگ با سوئد در مقدمه بايد بگم که اين مقايسه اصولا" از خيلي جهات ناعادلانه است ولي چون صحبت از بيان احساس و برداشت شخصي است نسبت به جائي که براش دلبستگي عاطفي دارم دوست دارم رگه هائي مشترکي از خلق و خوي سوئديا را با گروگي-ياي عزيزم در ميان بگذارم اميدوارم خالي از صفا نباشه. من حدود17 ساله در سوئد ساکنم و باور کنيد با تمام اين ادعاها من هنوز ازتمام الفباي زندگي اين جماعت و تاب پيچ اين جامعه سر در نياورده ام. کمي از سوئد بگم که من هفته پيش که با يک سوئدي راجع به اصل و ريشه و تاريخ صحبت ميکرديم اين سوئدي ادعا داشت که ما با شما ايرانيا نزديکتريم تا فنلانديا گفتم جانا به قربانت ولي حالا چرا ؟خلاصه تعريف کرد که يک محقق و تاريخدان نروژي چند وقت پيش تو منطقه چچن تو اسياي ميانه آثاري را کشف ميکنه که دال بر اين دارد که در حدود 3 الي 4 هزار سال پيش اجداد ما سوئديا بيشترشان ازآن مناطق به اين مجمع جزاير اسکانديناوي مهاجرت کرده اند. و تو آن آثار مکشوفه نشانه هاي زيادي از شباهتهاي زباني نيز به چشم ميخورد. و چون شما ايرانيا شبيه چچني ها کله سياه چشم قهوه اي هستين با ما سوئديا فاميل ميشين, گفتم آها پس اينا کارشون حساب کتاب داره و به همين خاطر به چند نفر از بيابونيا از جمله با حسن کيدي رئيسي وصلت نموده اند.

حالا اين حاشيه چيني بدين منظور بود که با تعريف گروگ و سوئد در کنار هم همچين هم مورد عجيبي نيست. حداقل همه انسانيم ودر نيازهاي اوليه ( آب غذا و عشق و دوستي )همه با هم مشترکيم .2 سال پيش تو سيريک که بودم با يکي از اين جوانان تحصيل کرده و دوست داشتني آنجا با هم داشتيم با ماشين تو مسيري ميرفتيم نميدانم چي شد فکر من برخلاف مسير ماشين به طرف گروگ رفت و کنجکاوي من نسبت به خصلتهاي بعضي از مردم گروگ در مقايسه با سوئديا کمي گل کرد و راجع به اين موضوع گپي رد و بدل کرديم. از آن به بعد دنبال فرصتي بودم که تا ديرتر نشده اجازه داشته باشم از اين حسم نيز نسبت به گروگ اشاره اي داشته باشم و تماس با وبلاگ دوست جديدم محمد آراسته انگيزه انجام اين کار را در من دو چندان کرد.

وشباهتها:
1. اهل گروگ مثل سوئديا اخلاق کاري دارند
2. مردم گروگ به مانند سوئديا اغلبشون سرشون تو لاک زندگي خودشونه
3. گروگي آي عزيز مثل اين سوئديا خود باورند وتلاش ميکنند مستقل باشند
4. جامعه کوچک و سنتي گروگ از بردباري (tolerance) خوبي برخورداره چرا که سوئد نيز به مدارا بودن معروفن منظورم از جمله احترام به مهمانان کشور همسايمون عزيزان افغانه است, کوچک بودم يادمه تو سيريک کافي بود يکي از افاغنه مرتکب خطائي ميشد بيشتر مردم همه را آزارمي دادند.
5. مثل سوئديا کمتر از اين شاخه به آن شاخه ميپرين با ثباترين
در پايان براي همه شما عزيزان آرزوي بهترينها را دارم
5 نوامبر 2008 سوئد
دوستدار شما محمود

۲۸.۷.۸۷

در باره سوئد

حكومت : پادشاهی پارلمانی
مساحت : 790/449 كیلومترمربع
جمعیت : حدود 9 میلیون نفر
رشد سالانه جمعیت : 2/0 درصد
پایتخت : استكهلم
زبان : سوئدی
دین : مسیحی ارتدکس- آزادی مذهب در سوئد تضمین شده است
واحد پول : کرون
سوئد در شمال اروپا واقع شده ودارای آب و هوای سردی است. این كشور از نظر طبیعی، از 4 ناحیه تشكیل شده است. كوههای پوشیده از جنگل در منطقه نورلند در شمال، زمینهای مرتفع یونكوپینگ در جنوب، دریاچه دیستریكت در ناحیه مركزی، و جلگه حاصلخیز اسكانیا در منتهی­الیه بخش جنوبی ­كشور.تابستانها كوتاه وگرم و زمستانهای سرد و طولانی از ویژگیهای آب و هوای این كشور است. میانگین بارش سالانه از 200 سانتی متر در غرب وجنوب غربی، تا 50 سانتی متر در شرق و جنوب شرقی متغیر می باشد. بیش از نیمی از مساحت این كشور از جنگل پوشیده شده و طبعاً، صنایع چوب و ساخت ماشین آلات مرتبط با آن، معمول و متداول است.
تجارت
سوئد يکي از پیشرفته ترين کشورهاي اروپا و دارای رشد اقتصادي بسیاربالایی است. بعد جنگ جهاني دوم اين رشد اقتصادي شتاب بيشتري بخود گرفت. درآمد خالص ملي کشور بالا رفت, شکوفائي رشد اقتصادي بوجود آمد. درآمد کشور سوئد مثل ديگر کشورهاي نسباتاً کوچک صنعتي, وابسته به صادرات توليدات صنعتي است که در حال حاضر از رشد بالائي در توازن بين صادرات و واردات برخوردار است.
بطور مثال سهم صادرات در درآمد خالص ملي کشور در يک دوره 10 ساله (بين سالهاي 1990 تا 1999) از 30 درصد به 44 درصد رشد داشته است. اروپا مهم ترين بازار صادراتي کشور است. 60 درصد توليدات کشور سوئد به ديگر کشورهاي عضو بازار مشترک اروپا صادر مي شود.
صادرات و واردات سوئد و ديگر کشورهاي عضو بازار مشترک اروپا از سال 1995 که سوئد عضو اين اتحاديه شد, رشد چشمگيري داشته است. واردات سوئد از ديگر کشورهاي اروپائي در سال 1995 بالغ بر 325 ميليارد کرون سوئدي و صادرات آن در همان سال بالغ بر 340 ميليارد کرون سوئدي بوده است اين ارقام در سال 1999 به ترتيب به 390 ميليارد کرون سوئدي(واردات) و 410 ميليارد کرون سوئدي(صادرات) ارتقا مي يابد. آمريکاي شمالي و کشورهاي آسياي جنوب شرقي از ديگر بازارهاي مهم صادراتي سوئد هستند.معدن سنگ آهن و جنگل وسيع به يقين نقش بسزائي در پيشرفت صنعتي کشور سوئد دارند. اين دو منابع سرشار طبيعي, پايه و اساس توليدات صنعتي کشور را تشکيل ميدهند. تلفن و سيستم هاي مخابراتي, خودرو و ماشين هاي سنگين را مي توان منجمله به صنعت و توليدات سوئد اضافه کرد.توليد خودرو, کاميون و ديگر صنايع فلزي سبک و سنگين, سهم 50 درصد در اقتصاد توليدي کشور را دارا مي باشد. درصد اين سهم براي صنعت کاغذ و خمير کاغذ 20 و داروسازي 12 است
بخش همگانی سوئد
در سوئد سه سطح دموکراتيک انتخابی وجود دارد: پارلمان يا مجلس (riksdagen) در سطح ملی، شوراهای استان (landstinget) در سطح ناحيه ای و کمونها (kommunen) در سطح محلی. حوزه مسئوليت و وظايف اين نهادها گوناگون است.کمونها و شوراهای استان توسط مجمع های منتخب مردم که بترتيب مجلس کمون (kommunfullmäktige) و مجلس شورای استان (landstingsfullmäktige)ناميده ميشوند اداره ميشود. نمايندگان اين مجلس ها سياستمدارانی هستند که هر چهار سال يکبار مستقيما توسط شهروندان انتخاب ميشوند. اين انتخابات همزمان با انتخابات پارلمان يعنیدر سومين يکشنبه ماه سپتامبر برگزار ميشود. شوراهای استان و کمونها از حق ماليات گيری و تصميم گيری برخوردارند. اين امر از جمله در چارچوب قانون کمون (kommunallagen) تعيين وتنظيم ميشود.در سطح ناحيه ای دولت توسط استانداريها (länsstyrelsen) نمايندگی ميشود يا به بيان ديگر استانداريها نيابت دولت در استان ها را بعهده دارند. رياست استانداری با استاندار(landshövdingen) است که توسط دولت به اين مقام منصوب ميشود.پارلمان سوئد مجمع قانونگذاری کشور است و نمايندگان آن هر چهار سال يکبار توسط مردم سوئد گزيده ميشوند.پارلمان نخست وزير را برمی گزيند(statsminister) و نخست وزير نيز اعضای هيئت دولت را منصوب ميکند.
از سال 1995 سوئد عضو اتحاديه اروپا (Europeiska Unionen, EU) بوده است. در آنجا سوئد با کشورهای عضو ديگر در زمينه اقتصاد و سياست خارجی و مسائل مربوط به پليس و دادگاه ها همکاری می کند.
کمون
در سوئد 290 کمون وجود دارد. کمونها از حق خودگردانی گسترده ای برخوردارند و مسئوليت امور محلی شهروندان
برای نمونه امور مربوط به دبستانها و دبيرستانها و نهادهای پيش دبستانی و نگهداری از سالمندان و جاده ها و امورمربوط به آب و فاضلاب و انرژی را بعهده دارند. کمونها همچنين مسئوليت صدور پروانه ها يا جوازهای گوناگون مانندجواز ساختمان و جواز فروش مشروبات الکلی را بعهده دارند و در مورد مسائل مربوط به پيشرفت امور اقتصادی وصنعت جهانگردی و فرهنگ در شهرها نيز فعال هستند. بالاترين مرجع تصميم گيری در کمون مجلس کمون (kommunfullmäktige) است که اعضای آن سياستمداران برگزيده مردم هستند. مجلس کمون مانند پارلمان محلی کار می کند و هيئت مديره کمون را که رهبری و هماهنگیکارهای کمون را بعهده دارد منصوب می کند.بجز هيئت مديره کمون چند کميته وجود دارد که آنها نيز توسط مجلس کمون برگزيده ميشوند و وظيفه دارند که مسائلگوناگون را که در مجلس کمون مطرح ميشود مورد رسيدگی و بحث قرار دهند. اين کميته ها موظف به اجرای تصميمهای گرفته شده توسط مجلس کمون هستند ولی در مورد برخی مسائل حق تصميم گيری دارند. شمار و نام اين کميته هادر کمونهای گوناگون متفاوت است.وظايف کمونها در چارچوب قانون کمونی (kommunallagen) و چندين قانون ديگر مانند قانون خدمات اجتماعی و قانون طرح و ساختمانسازی و قانون مدارس تعيين شده است.
شورای استان
وظيفه شورای استان اداره کردن امور مشترک در چند کمون است اموری که رسيدگی و اداره کردن آنها برای هر يکاز کمونها به تنهايی مستلزم هزينه گزافی ميباشد. در سوئد 21 شورای استان و ناحيه وجود دارد و وظيفه اصلی آنهااداره کردن همه خدمات درمانی همگانی در کشور است. شوراهای استان همچنين مسئوليت برنامه ريزی خدماتدندانپزشکی سوئد چه در بخش خصوصی و چه بخش همگانی را بعهده دارند. خدمات دندانپزشکی همگانی کشور کهخدمات دندانپزشکی مردمی نام دارد زير نظر شوراهای استان اداره ميشود.بجز وظايف نامبرده شوراهای استان بهمراه کمونها مسئوليت ترافيک جمعی را بعهده دارند. اين شوراها همچنين درزمينه رشد و پيشرفت ناحيه کار می کنند و از بخش اقتصاد خصوصی و جهانگردی و فعاليت های فرهنگی نيز پشتيبانی می کنند.
بالاترين نهاد تصميم گيری در شورای استان مجلس شورای استان است که اعضای آن سياستمداران برگزيده مردمهستند. مجلس شورای استان بمثابه پارلمان ناحيه ای عمل می کند. مجلس شورای استان اعضای هيئت مديره شورای استان را منصوب می کند که وظيفه آنها رهبری و هماهنگی کارهای شورای استان است. چند کميته نيز وجود دارد کهوظيفه آنها رسيدگی و آماده کردن موضوع هاييست که بايد در مجلس شورای استان مطرح شود. اين کميته ها بايستی تصميم های گرفته شده توسط شورای استان را اجرا کنند. شورای استان همچنين ميتوانيد تصميم بگيرد که کميته ها دربرخی امور حق تصميم گيری داشته باشند.وظايف شورای استان از جمله در چارچوب قانون کمونی تعيين شده است.
اداره های دولتی
در سوئد حدود 330 کميته مرکزی و اداره های کل و نهادها و شرکت های دولتی وجود دارد که زير رهبری دولت ووابسته به وزارتخانه های گوناگون بفعاليت مشغولند. وظيفه آنها اجرای عملی مصوبات پارلمان و دولت است. نهادهایدولتی از استقلال برخوردارند يعنی اينکه آنها با مسئوليت خود ولی طبق خط مشی تعيين شده توسط دولت در آئين نامههای دولت عمل می کنند.
استانداری
استانداری نهاد دولتی است که وظيفه اش هماهنگی و بکارگيری علاقه های گوناگون در استان است. استانداری نهادخدمتی و رسيدگی به شکايات است و در چند زمينه وظيفه کنترل و سرپرستی نيز دارد. استانداری مسئول اجرای مصوبات دولت در مورد اهداف ملی در استان است. 21 استانداری وجود دارد - در هر استان يک استانداری. حوزه فعاليت استانداری تشکيل يافته است از آمادگی غير نظامی ٫ خدمات نجاتی ٫ مراقبت از طبيعت و محيط های فرهنگی ٫برابری زن و مرد ٫ پرستاری اجتماعی و در استانهای شمالی امور مربوط به گوزنداری و مناطق کوهستانی.رئيس کل استانداری استاندار است که توسط دولت منصوب ميشود.
صندوق بيمه های اجتماعی
در سوئد صندوق بيمه های اجتماعی اداره کننده سيستم خدمات بيمه های اجتماعی است که در موارد بيماری ٫ ناتوانی جسمی ٫ سالمندی و پرستاری از فرزند بيمار امنيت مالی شخص را تامين می کند. صندوق بيمه اجتماعی همچنين درزمينه هماهنگی امور توانبخشی و دادن امکانات بازگشت به کار به بيماران و ناتوانان فعاليت می کند.21صندوق بيمه وجود دارد که همگی واحدهای اداری مستقل هستند. هر صندوق بيمه توسط يک هيئت مديره و يکمدير رهبری ميشود. کميته های بيمه های اجتماعی که از نمايندگان برگزيده مردم تشکيل يافته اند در مورد برخی پرونده های تصميم گيری می کنند. هر صندوق بيمه ای توسط يک اداره مرکزی رهبری ميشود ولی تماس با مردم ازطريق اداره های محلی موجود در مراکز پرجمعيت کمونها صورت ميگيرد.
دولت
دولت بر سوئد حکومت می کند و رهبری آن با نخست وزير است که هماهنگ کننده کارهای دولت و مسئول اصلی سياست دولت است. روش انتخاب نخست وزير به اين صورت است که سخنگوی پارلمان کانديدای نخست وزيری راپيشنهاد می کند و در صورت تصويب پارلمان نخست وزير منصوب ميشود.هيئت دولت از چند وزير که منتخب نخست وزير هستند تشکيل می يابد. بيشتر اين وزرا رئيس های وزارتخانه هاهستند ٫ وزير دادگستری و وزير امور خارجه نمونه هايی از رؤسای وزارتخانه ها هستند. وزيران ديگر وابسته به يکیاز وزارتخانه ها هستند که در آنجا به نيابت از سوی رئيس وزارتخانه وظايف ويژه ای بر عهده دارند مانند وزير کمکبه کشورهای نيازمند و وزير امور کاری.وزارتخانه ها بطور کلی در زمينه آماده سازی امور برای دولت برای نمونه طرح بودجه اقتصادی دولت يا پيشنهادقوانين (لوايح) کار می کنند. پس از آماده کردن لايحه دولت آنرا برای تصميم گيری تقديم مجلس می کند.هنگامی که پارلمان در موردی تصميم گرفت دولت مسئول اجرای آن ميشود. دولت اجرای عملی تصميم های پارلمان رابه اداره های دولتی گوناگون واگذار می کند. اداره های دولتی مستقل هستند يعنی اينکه آنها سرخود ولی مطابق با خطمشی تعيين شده در آئين نامه های دولتی عمل می کنند.دولت نمايندگی سوئد در شورای وزيران اتحاديه اروپايی را نيز بعهده دارد. اين کار با شرکت در اجلاس شورایوزيران اتحاديه اروپا و همچنين پيگيری امور مهم برای دولت در مراجع گوناگون شورای وزيران صورت ميگيرد.
پارلمان
پارلمان قوانين را وضع می کند و در مورد درآمدها( ماليات) و هزينه های کشور تصميم گيری می کند. پارلمان همچنين بر کار دولت و اداره های دولتی نظارت می کند و در مورد سياست خارجی موضع گيری می کند.انتخابات پارلمان هر چهار سال يکبار و بصورت انتخابات همگانی و رأی مخفی و مستقيم صورت ميگيرد. در انتخابات349 کرسی نمايندگی پارلمان بين احزاب گوناگون و به نسبت آراء بدست آمده آنها پخش ميشود.سال کاری پارلمان اجلاس سراسری ناميده ميشود. سخنگوی پارلمان رهبر آن و رئيس جلسه های نمايندگان مجلساست. سخنگوی پارلمان همچنين اين وظيفه مهم را دارد که هنگام تشکيل دولت شخصی را برای پست نخست وزيری بهپارلمان پيشنهاد کند.مصوبات پارلمان يا بر پايه پيشنهادهای دولت (لوايح )يا پيشنهادهای نمايندگان پارلمان( طرح ها) استوار است. تصميمهای پارلمان توسط نمايندگان گرفته ميشود ولی نخست بايد يکی از 16 کميسيون های تخصصی موضوع را موردبررسی قرار داده و در گزارشی به پارلمان چگونگی تصميم گيری را پيشنهاد کند. پيش از مطرح شدن هر موضوع درکميسيون تخصصی و مجلس نمايندگان موضوع مربوط بين گروه های پارلمانی احزاب گوناگون بطور گسترده موردبحث و گفتگو قرار ميگيرد.همه جلسه های پارلمان علنی است. مردم ميتوانند از جايگاه حضار ناظر بحث و گفتگو در پارلمان باشند. نتيجه رایگيريها نيز علنی است. به بيانی ديگر چگونگی رای دادن هر نماينده را ميتوان ديد.
اتحاديه اروپايی
سوئد از سال 1995 در اتحاديه اروپا که در آن اکنون 25 کشور همکاری می کنند عضو بوده است. همکاری کشورهای عضو گسترده است و مسائل مشترک مانند اقتصاد و سياست خارجی و همکاری نيروهای پليس را دربرميگيرد.کشورهای عضو در بسياری زمينه ها همکاری می کنند ولی نه در همه زمينه ها و از اينرو مسائل زيادی وجود دارد که هر کشور عضو به تنهايی در مورد آنها تصميم گيری می کند. موارد مربوط به خدمات درمانی و دفاع از کشور وآموزش و پرورش و سياست مسکن از جمله اين موارد بشمار ميروند.تصميم های مشترک گرفته شده توسط کشورهای عضو اتحاديه اروپايی بايد توسط کشورهای عضو اجرا شود. گواينکهدر مورد برخی تصميم ها توافق همه کشورهای عضو ضروری نيست ولی همه کشورها بايد آنها را اجرا کنند. از اينروعضويت سوئد در اتحاديه اروپايی اين پيامد را داشته است که پارلمان سوئد شماری از اختيارات تصميم گيری خود رابه نهادهای اتحاديه اروپايی واگذار کرده است.شورای وزيران اتحاديه اروپا که در آن يک وزير سوئدی نيز شرکت دارد و همينطور پارلمان اروپاست که در اتحاديه اروپا تصميم ميگيرند. نمايندگان پارلمان اروپا هر پنج سال يکبار توسط رأی دهندگان کشورهای عضو انتخاب میشوند. در اين انتخابات همه کسانی که از حق رأی دادن برخوردارند اين امکان را دارند که نمايندگان سوئد در پارلمان اروپا را انتخاب کنند.

۲۵.۷.۸۷

جایزه نوبل اقتصاد

12:46 گرينويچ - دوشنبه 13 اکتبر 2008 - 22 مهر 1387
پل کروگمن جایزه نوبل در اقتصاد را برد
یک اقتصاددان آمریکایی برنده جایزه نوبل سال 2008 در رشته اقتصاد شده است.
روز دوشنبه، 13 اکتبر (22 مهر)، آکادمی سلطنتی علوم سوئد اعلام کرد که جایزه یادبود نوبل در رشته اقتصاد را به پل کروگمن، اقتصاددان پنجاه و پنج ساله آمریکایی، استاد دانشگاه پرینستون و از نویسندگان اقتصادی نشریه نیویورک تایمز اعطا کرده است.
آکادمی علوم سلطنتی گفته است که این جایزه به دلیل دستاوردهای پروفسور کروگمن در زمینه تاثیر اقتصاد مقیاس بر شکل دهی به انگاره تجارت بین الملل به وی تعلق گرفته است.
برندگان جایزه اقتصاد نوبل، که مبلغ آن ده میلیون کرون سوئد (حدود 1.4 میلیون دلار) است، مانند برندگان جوایز نوبل در شیمی و فیزیک توسط آکادمی سلطنتی علوم سوئد انتخاب می شوند.
پل کروگمن در سال 1953 در آمریکا متولد شده و فارغ التحصیل دانشگاه های ییل و ام آی تی آمریکاست و پیش از پیوستن به هیات علمی دانشگاه پرینستون در دانشگاه های آمریکایی ییل، ام آی تی، کالیفرنیا در برکلی و استانفورد، و همچنین مدرسه اقتصاد دانشگاه لندن تدریس کرده است.
وی همچنین برای سال ها از نویسندگان روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز بوده است.
بخش عمده تحقیقات پرفسور کروگمن در زمینه تجارت بین المللی و سایر موضوع های مرتبط با آن صورت گرفته است.
کتاب "اقتصاد بین الملل: نظریه و عمل" به طور وسیع به عنوان متن درسی پایه در بسیاری از دانشگاه های جهان تدریس می شود.
از نظر دیدگاه اقتصادی، پل کروگمن یک اقتصاددان لیبرال با دیدگاهی "مترقی" محسوب می شود که از مکتب "نو- کینزی" طرفداری می کند.
برخلاف اقتصاددانان معتقد به کارآیی سیاست های پولی، طرفداران اقتصاد کینزی، با وجود اعتقاد به آزادی اقتصادی، از مداخله دولت در اقتصاد برای جلوگیری از انحراف بازار آزاد حمایت می کنند.
گفته می شود که بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق آمریکا، پس از انتخاب به این سمت در سال 1993 به پل کروگمن پیشنهاد انتصاب به یک سمت دولتی کرد که مورد قبول واقع نشد.
پرفسور کروگمن از جمله منتقدان صریح اللهجه سیاست های اقتصادی جورج بوش بوده و در جریان مبارزات انتخاباتی جاری در ایالات متحده نیز جان مک کین، نامزد حزب جمهوریخواه را هدف انتقادات شدید قرار داده است.

۲۱.۷.۸۷

دنباله داستان خاطره سفر به دبي

در همين لحظات سخت و اوضاع آشفته که ناخدا سليمان بايد تصميمي جدي ميگرفت که با من طفلکي و مسافر ناخوانده لنچش که فقط دلتنگ ديدار پدرم بودم چيکار کنه ناگهان در بين مسافراي لنچ عايشه حاجي( داتو آشه) که روي علوفه هاي حمل بر لنچ نشسته بود منو صدا زد (حاجيو ) بيا پيش خودم پرسيد پاس و پته سجلي با خود داري؟ چرا داتو, شناسنامه همراه دارم اينها ,پس آهآ ناخدا شر شيطان کوتاه بذاراين طفلک دنبال ما بياد دبي آنجا اينشالله خير ميشه. شناسنامتو بده سليمان با خشم پاره ورقه اي که حتي عکس هم نداشت ازم گرفت و داد به کاتبش شناسامه را کاتب که اسمش متاسفانه يادم نيست نگاه کرد اين که اسم محمود نوشته شده و اين نامي بنام حاجي/حاجيو اينا نيست. من از ترس که ديگه تو آب انداخته نشم خودمو در پناه داتو آشه در گوشه اي قائم کرده بودم که يکي ديگه از مسافراي شير فهم توضيح داد که اين چوک چمل که خدا غضبش کند روز جمعه بدنيا آمده به همين خاطر نيک نام حاجيو را داره و شناسنامه بي عکس که ديگه صاحب نمي خواد تو هم با اين علم کاتبيت . ناخدا دستور داد پس با اميد به خدا بريم تا شب به کومزار برسيم اين پسر همه را گرفتار کرده.
من هنوز از ترسم از کنار مسافرا تکان نميخوردم تا ساعتي که از حرکت لنچ از لابلاي امواج خروشان دريا گذشت. ظهر شده بود وموقع چاشت, يواشکي رفتم به طرف عرشه لنچ ديدم براهيم چاشک مشغول پخت و پزه (ها خاصلک چمل حسن حاجي روونه ي په بپت تو دبي اخاهي تو شرطه کار کني.) خيلي گشنم شده بود وعطر آن برنج هواري دست پخت براهيم چاشک که با ماهي تازه صيد شده پخته شده بود منو بي قرار کرده بود. کمي برنج تو بشقاب برام گذاشت شروع کردم بخوردن وديگه همه چيز آرام آرام به مانند يک گهواره توسط لنچ امواج زيباي دريا شکافته ميشد و بسوي ساحلي آباد درجائي که باوا چمل ناتوري کار ميکرد درحال حرکت بود. هوا داشت تاريکتر ميشد و همينطور کشتي هاي غول پيکر نفتي و غيره با چراغشون در نکته به نکته دريا بيشتر خود نمائي ميکردند و همچنان نسبت به لنچ چوبي پيرعمو سليمان فخر مي ورزيدند. و شايد هم ديدن آن صحنه ها بود که من الان در هزاران فرسنگي سيريک و بيابان توي استکهلم نشسته ام ولي قلبم مالامال از آرزوهاي کوچک و بزرگ براي آنجا ديار مادريم مي تپد. به هر حال نيمه شب بود وتو کومزارهمهمه ناخدا و جاشوا بلند شده بود که سعي ميکردند لنچ را جوري هدايت کنند که به جائي نخورد تا دچار صدمه اي نشود. از گردونه آبهاي جادوئي و ترسناک مسندان به سلامتي عبور کرده بوديم. تو کومزاراستراحتي کوتاهي شد و سپس راهي دبي شديم. وقت اذان صبح بود که لنچ خسته عمو سليمان با غرور در کنار بندرگاه گمرک دبي پهلو گرفت. ادامه دارد...

۲۰.۷.۸۷

تحصيل در سوئد

تا به امروز تحصيل در سوئد براي تمام دانشجويان کشورهاي مختلف کاملا" مجاني بوده ولي چنانچه پيشنهاد وزير علوم سوئد از تصويب مجلس بگذرد از ژانويه سال 2010 دانشجويان کشورهاي غيراروپائي متاسفانه اجازه نخواهند داشت در دانشگاههاي سوئد مجاني تحصيل کننذ.
براي اطلاعات بيشتر و کمي تمرين زبان خارجکي اين متن را به انگليسي اينجا گذاشتم.
No longer free to study in Sweden
In February 2004, the then Education Minister Thomas Östros (s) a U-turn. Let colleges offer foreign students training in return for payment, he wrote in an acclaimed debate. - It is perfectly reasonable to remove the cost, so of course we are in health care, said Thomas Östros since he received his party with him on the requirement. Sweden is today one of the few countries in the world that do not charge for students from other countries. The Socialist government were investigating how a charging scheme could be designed, but it never got any bill from the Department of Education during the last mandate. Higher Education and Research Lars Leijonborg (Liberals) have so far fit into the controversial issue. Now he gives clear message: Government agrees to introduce study fees for non-European students. - I think it is absolutely right. Our main argument is that it is unwise for a country that does not avail themselves of the ability to pay, which obviously are. Why should these students pay money to American or British university, but not into English, asking Leijonborg. The number of foreign students in Sweden has risen sharply the past decade, shows the statistics of Higher Education. Today plugs about 8 000 people from countries outside the European Economic Area (EU countries plus Iceland, Liechtenstein and Norway) in the country's colleges and universities. The government's stated ambition is to "at least as many" young people to search here in the future - despite the fact that the courses will no longer be free. - Many can either get a scholarship from their home countries or have rich parents so that this can be financed anyway. Then it becomes a net addition to the Swedish state coffers of perhaps half a billion dollars. In any case, some of the money can be used to sharpen the quality of our university, "said Lars Leijonborg. But even overseas students who can not afford the termination fee should have the opportunity to study in English seats of learning, he stresses. Therefore, introduced a bursary scheme. - It is with the Sweden's interest that we will be able to attract talented young people, even if they can not arrange financing themselves. The fees should in principle be deleted from the higher cost ", according to a memo from the Department of Education. The previous government investigators outlined an average fee of 80 000 kronor per academic year. For Swedes and the EU / EEA nationals to education at colleges and universities continue to be free, stresses Lars Leijonborg. - There is an old tradition and based in Sweden, and we think it is right to stick to it. The proposal to study charges included in the bill on how the international exchange in higher education may increase, which the government presents in the autumn. The idea is that the system should be introduced as the first in January 2010. According Kåre Bremer, rector of the University of Stockholm, it is "not reasonable" to the Swedish tax payers to pay for the training of large groups of people from other countries. But he is still skeptical about the study charges. - Fees are expensive to administer and collect. It would be better to put a quota on how many foreign students universities may receive. Elin Rosenberg, chairman of the Swedish National Union of Students (SFS), is highly critical of the leader Lars Leijonborg's clearance. - It is sad that the government so easily wind eased detail on the principle that education is a right, not a commodity. Now open the floodgates, and soon we have fees for English students, "she says

متخصصين مايل به مهاجرت

براي متخصصين ايراني مايل به مهاجرت به سوئد رو اين آدرس http://www.stockholmian.com/news/persiska/2008/03mars/040_encrypt.htmکليک کنيد.

۱۸.۷.۸۷

نویسنده رمان بیابان از فرانسه برنده جايزه نوبل ادبيات شد

14:52 گرينويچ - پنج شنبه 09 اکتبر 2008 - 18 مهر 1387

ژان ماری گوستاو لوکلزیو، نویسنده فرانسوی، جایزه نوبل ادبیات امسال را از آن خود کرده است.
این نویسنده 68 ساله به خاطر یک عمر کار ادبی جایزه 10 هزار کرونی نوبل را دریافت کرد.
آکادمی نوبل او را "نویسنده بدعت ها، ماجراهای شاعرانه، و هیجانات جسمانی" خواند.
آکادمی نوبل همچنین او را "کاوشگر انسانیتی ماورا و مادون قلمرو تمدن انسانی" خواند.
جایزه نوبل ادبی سال گذشته به دوریس لسینگ، نویسنده بریتانیایی رسیده بود.
فیلسوف
از آثار اخیر آقای لوکلزیو می توان به "بالاسینر" در سال 2007 اشاره کرد که آکادمی نوبل آن را "مقاله ای عمیقا شخصی درباره تاریخ هنر فیلسمازی" خوانده است.
این نویسنده همچنین چندین کتاب برای کودکان نوشته که در میان آنها می توان به "لالایی" (سال 1980) و "بلابیلو" (سال 1985)اشاره کرد.
این نویسنده در کشور خود برنده چندین جایزه ادبی از جمله جایزه لاربو در سال 1972 و جایزه بزرگ ژان ژیونو در 1997 شد.
لوکلزیو که در 1940 در شهر نیس فرانسه متولد شده، در کودکی دوسال در نیجریه زندگی کرد. او در دانشگاههای بانکوک، بوستون، و مکزیکوسیتی هم تدریس کرده است.
ژان ماری گوستاو لوکلزو سفرهای زیادی به سراسر جهان کرده و تاثیر این سفرها در آثار او دیده می شود.
او مدال نوبل خود را روز 10 دسامبر در کنار برندگان دیگر جایزه نوبل امسال دریافت خواهد کرد.
لوکلزیو اولین کتاب خود را در سال 1963 با نام "صورت جلسه" منتشر کرد. رمان "بیابان"، اثری که گفته می شود لوکلزیو را به شهرت رسانده در ایران هم ترجمه و منتشر شده است.
رمانهای "آفریقایی" و "موندو" هم از جمله آثار او هستند که به فارسی ترجمه شده اند.
برندگان جایزه نوبل ادبی طبق سنت پیش از گرفتن جایزه خود در سوئد سخنرانی می کنند.
اولین نوبل در رشته ادبیات را سالی پرودوم، شاعر و فیلسوف فرانسوی در سال 1901 از آن خود کرده بود.
منبع خبر:

۱۷.۷.۸۷

جایزه نوبل شیمی امسال 2008

11:34 گرينويچ - چهارشنبه 08 اکتبر 2008 - 17 مهر 1387
جایزه نوبل شیمی به کاشفان 'جی اف پی' رسید
جایزه نوبل شیمی امسال مشترکا نصیب سه دانشمند شده است - دو پژوهشگر آمریکایی و یک ژاپنی.
مارتین چلفی و راجر تسی ین، دو پژوهشگر آمریکایی، جایزه نوبل شیمی امسال را با اوسامو شیمومورای ژاپنی شریک شده اند.
کمیته نوبل این جایزه را به آنها به خاطر کشف پروتئین فلورسنت سبز، موسوم به جی اف پی که از یک جانور دریایی به دست می آید، و همچنین مطالعاتی که در این زمینه کرده اند اعطا کرده است.
جی اف پی اولین بار در "چتر دریایی" (jellyfish)، دیده شد.
این پژوهشگران توانسته اند مکانیزمی ژنتیکی که باعث می شود جانوران دریایی روشنایی ساطع کنند، از چتر دریایی استخراج کنند.
کمیته نوبل گفته است که این پروتئین به ابزاری مهم در علوم زیستی تبدیل شده است. امروزه دانشمندان زیادی با استفاده از پروتئین چتر دریایی برای علامتگذاری سیستم زیستی جانوران استفاده می کنند.
به طور مثال علائمی که از خود نور ساطع می کنند این فرصت را برای دانشمندان فراهم می کنند که بتوانند نحوه رشد سلول های مغز یا نحوه گسترش سلول های سرطانی را مشاهده کنند.
این جایزه از سال 1901 به کسانی اهداء شده است که در هر یک از رشته های فیزیک، شیمی، فیزیولوژی یا پزشکی، ادبیات، اقتصاد و صلح دستاوردی داشته اند.
جایزه نوبل از سوی موسسه ای به همین نام اهداء می شود که مقر آن در شهر استکهلم سوئد است و ارزش آن برابر یک میلیون و چهارصد هزار دلار است.
به برندگان همچنین دیپلم افتخار و یک مدال داده می شود
منبع خبر:

سوئد چگونه جائيست و از سوئديا چه تعريف

1. سوئد سالي يک بار جايزه نوبل اهدا ميکنه
2. جمعيتي پير داره
3.دو فصل داره زمستان سبز و زمستان سفيد
4. خودرواش دائم چراغاشون روشنه
5. Volvo و Sony Ericsson داره
6. ماليات سنگيني پرداخت ميکنند
7. پياده روي در کنار جاده ها از طرف مقابل خودروها انجام ميگيره
8. اينورا از آفتاب خبري نيست
9. در سال سه الي چهار ميليون نفر به سفر آفتابي ميرن
10. در صد خودکشي بالائي داره به نسبت جمعيت
11. بيسواد نداره
12. ميانگين سني بالائي دارن
13. با رفاه ترين تو دنياست البته در کناربرادر کوچکش نورژ و برادر برادر بزرگش دانمارک
14. مردم خجالتي داره
15. خيلياشون از خارجي جماعت دل خوشي ندارن
16. بيشترين خيرين که به فقراي کشورهاي ديگه کمک ميکنند را داره
17. کودکان از بيشترين امکانات رفاهي برخوردارن
18. حدود يک ميليون مهاجر داره
19. حدود 70 هزارشون صادره ايرانن
20. فقط زير آسمون ميشه سيگار کشيد
21. دخترخانماي خوش اندامي داره
22. بيش از 200 ساله که جنگ نداشته
23. از تاکسي کنار خيابونا خبري نيست
24. زبان سختي داره
25. ماليات و جنگل( طلاي سبز) از جمله عمده درامد هستند
26. مردمي که تعارف حاليشون نميشه
27. دروغ کم بلدند يا احتياج به گفتنش کمه
28. تحصيلکرده ترين راننده هاي تاکسي و نظافتچي ها را داره
29. کم حرفند
30. اهل کتاب خوندنن
31. جغرافيا کم بلدند
32. به نروژيا حسودي ميکنند
33. تو خونهاشون از نور کم استفاده ميکنند
34. سالي 2 بار حراجي بزرگ داره کريسمس و تابستون
35. به سوئديا کارد بزن ولي از سن و حقوقشان نپرس
36. هميشه نميدانند يا کم ميدانند
37. اهل سير و سفرند
38. صاحب (IKEA) ازبزرگترين فروشگاههاي وسايل منزل اهل اينجاست
39. حيوان دوستند
40. تعداد 1 ميليون حيوان سگ و2 ميليون گربه در منازل خود نگهداري ميکنند
41. خرچنگ را تو ماه آگوست ميخورند و سوپ نخودفرنگي را روزهاي پنجشنبه
42. حکومت چند حزبي و پارلمانيست
43. شاه سوئد هيچکاره است
44. هفته يک سوئدي
شنبه جشن و پارتي
يکشنبه تو خماري
دوشنبه وسه شنبه سر کار تعريف از جشن شنبه اش
چهارشنبه پنجشنبه و جمعه برنامه ريزي براي جشن شنبه آينده
45. کشور تو صف ايستادن فقير و غني به نوبت
46. آرزوي ويلا وولوو و ويسکي (v v v)
47. 9 ميليون شهروند با 9 ميليون انجمن و اتحاديه
48. کشور تابلوها و اطلاعات عمومي
49. مصرف الکهل خالص يک سوئدي بالاي پانزده سال حدود 10 ليتر در سال است
50. تلافات جاني در ترافيک به حدود 500 نفر در سال مي رسد
51. کشور امکانات و فرصتها
52. تعداد زندانيان 5000 نفر
53. 150 ايستگاه مترو دارد
54. در سال حدود 40000 نفر از سوئد به ديگر کشورها مهاجرت ميکنند
55. تعداد 14 دانشگاه و 22 دانشکده دولتي وجود داره. درکل 61 موسسه علمي آکادميک داره.
56. در حدود 4,500,000 نفرشاغل داره
57. در صد کل بيکاري حدود %7
58. کشوري مدارا
59. وزير همبستگي يک خانم مهاجر اهل آفريقاست
60. مدير کل اداره راه يک خانم ايرانيست بنام مينو
61. سلام يعني hej
62. يک کيلو گوشت قرمزحدود 13000 ت
63. يک کيلو مرغ حدود 3000 ت مفت
64. يک ليتر بنزين حدود 15000 ت
65. تورم %3.5
66. يک کيلو سيب زميني حدود 1000 ت
67. فاصله سوئد با ايران 4.5 س با هواپيما
68. خط مرز فقربراي فرد مجرد چيزي در حدود 1 ميليون تومان
69. مشهور ترين فوتباليست سوئد Zlatan Ibrahimovic متولد بوسني و ستاره تيم اينتر ميلان
70. ارزش واحد کرون امروز25 اکتبر 125 ت
71. حقوق يک معلم دبيرستان حدود 3300 دلار در ماه ( البته %30 ماليات کم ميشه از کل مبلغ)
72. حقوق يک کارگر نظافتچي حدود 2000 دلار
73. حقوق يک راننده اتوبوس حدود 2800 دلار
74. حقوق يک مدير يا سرپرست از 3500 دلار....
75. پزشک عمومي از 5500 دلار...
76. ماليات بر درامد حدود %30
77. خروس سوئدي لهجه جنوبي داره (کوکلي کو)!
78. 4.630.000 ماشين خصوصي به ثبت اداره راه رسيده
79. خوش به حال معلولين در حين بد شانسي
80. سه نماينده ايراني تبار تو مجلس داره
81. تو اينجا ماشين ها انگار بوق ندارند, بوق شنيدي حتما راننده خارجيست
82. تو خودرو سوئديا بندرت بيشتر از 2 نفر سرنشين ميبيني
ليست طولانيست...

جایزه نوبل 2008

برندگان نوبل پزشکی 2008 معرفی شدند
دو دانشمند فرانسوی و یک دانشمند آلمانی مشترکا برنده جایزه نوبل پزشکی امسال شده اند.
هارالد زور هاوزن، پژوهشگر آلمانی برای تحقیق در مورد سرطان گردن رحم و ارتباط ویروس اچ پی وی با این بیماری و پژوهشگران فرانسوی "فرانسوا بره-سینوسی" و "لوک مونتانیر" برای کشف ویروس اچ آی وی (عامل انتقال بیماری ایدز)، برنده جایزه نوبل پزشکی شده اند.
بیش از بیست و پنج میلیون نفر از سال 1981 تا کنون در اثر ابتلا به بیماری ایدز جان باخته اند و چهل میلیون نفر نیز در سطح جهان به ویروس اچ آی وی آلوده هستند.
به دنبال انتشار گزارش های پزشکی در سال 1981 که نوع جدیدی از بیماری دستگاه ایمنی بدن انسان مشاهده شده است، بره-سینوسی و مونتانیر اولین محققانی بودند که کشف کردند ویروس اچ آی وی عامل ایجاد این بیماری جدید است.
کمیته نوبل روز دوشنبه (6 اکتبر)، گفت نتیجه تحقیقات این پژوهشگران به دانشمندان کمک حیاتی کرده است تا بتوانند بیولوژی این ویروس را درک کنند؛ ویروسی که هنوز هم خطری بزرگ برای سلامت مردم جهان به شمار می آید.
تحقیقات آنها باعث شد که دانشمندان روش های متعددی را برای تشخیص آلودگی به اچ آی وی، ابداع کنند و همچنین خون و مشتقات آن را دقیق تر آزمایش کنند. تشخیص سریع خون های آلوده باعث شده است که گسترش بیماری ایدز در بسیاری موارد کاملا مهار شود.
تحقیقات این دو پژوهشگر فرانسوی همچنین باعث شده است که درمان های جدیدی کشف شود.
البته هنوز درمان قطعی برای آلودگی به اچ آی وی کشف نشده است اما اکنون، برخلاف گذشته، آلوده بودن به اچ آی وی برابر با حکم مرگ نیست چون در چند سال گذشته تحقیقات در این زمینه پیشرفت زیادی داشته و داروهایی که به بیماران داده می شود بهتر و موثرتر شده است.
اکنون بیمارانی که به داروهای جدید دسترسی دارند ممکن است دهها سال زندگی کنند.
کمیته نوبل گفت: "در تاریخ علم پزشکی بی سابقه بوده است که عامل یک بیماری نوظهور با این سرعت کشف شود و داروهای مقابله با آن به بازار بیاید. داروهای جدید و موثری که برای مهار این بیماری استفاده می شود، باعث شده است که طول عمر افرادی که به اچ آی وی آلوده شده اند، تقریبا برابر با کسانی شود که به این ویروس آلوده نیستند."
اچ پی وی
کشف ارتباط میان ویروس اچ پی وی با سرطان گردن رحم باعث شده که محققان بتوانند برای جلوگیری از آلودگی به این ویروس واکسن تولید کنند.
محققان می گویند که اگر این واکسن به دختران پیش از بالغ شدن تزریق شود، احتمال این که آنها به به سرطان گردن رحم مبتلا شوند، بسیار کاهش می یابد.
کمیته نوبل گفت که زور هاوزن "خلاف جهت اعتقادات کنونی حرکت کرد" تا بتواند کشف کند که ویروس اچ پی وی عامل سرطان گردن رحم است. سرطان گردن رحم دومین عامل مرگ میان زنان و دختران جهان است. هشتاد درصد مرگ و میر ناشی از ابتلا به سرطان گردن رحم در میان زنان و دختران کشورهای در حال توسعه رخ می دهد.
پس از نوبل پزشکی برندگان پنج رشته دیگر، شیمی، فیزیک، ادبیات، صلح و اقتصاد اعلام خواهند شد.
مراسم اعطای جایزه نوبل در ماه دسامبر برگزار می شود.
ارزش جايزه نوبل بیش از يک ميليون دلار است.
منبع:

۱۴.۷.۸۷

از کتاب خاطراتم سفر به دبي با لنچ در دوران کودکي

همه چيز از کنار دکان احمد يوسف در چالاکو شروع شد. عصر بود خيلي ها از جمله ناخدا عمو سليمان آنجا بود ومتفکرانه تسبيح ميشمرد. نمي دانم چي شد من تو آن جمع خطاب به عمو گفتم من فردا مسافر لنچتم وبه گمان بچه گي ام که ديگه عمو ناخدا با سکوتش خواسته ام را پذيرفته بود. شب آن روز جاشوي لنچ علي حسين محدلي آمد خونه مون که سوغاتي حاجي احمد که يک راس گوسفند بود را تحويل بگيره. ديگه چه فرصتي مناسبتر از اين که قصد سفر به دبي را به علي حسين هم تعريف کنم. ميخوام فردا بيام دريا عمو سليمان خبر داره از رفتنم به دبي پيش بابام ( پس خلاص صبا صحب سحر وازو خودوم بدو اريم سر لنچ هانه) با لبخندي ملايم خيالم را راحت کرد. علي ح محدلي با گوسفند رفت خونه اش و من از ذوق سفر فردا شبي طولاني را با بيخوابي سپري کردم. بلاخره صبح فردا دم سحر لباسم را تنم کردم و زود رفتم درب منزل علي ح محدلي او از خونه بيرون آمد و باهم با گوسفنده راهي دريا شديم چه صبح با نسيمي بود و من با هيجاني زياد ساعتي نگذشت که به لب خور کنار لنچ رسيديم. ناخدا عمو سليمان هنوز نيومده بود علي دستمو گرفت سوار قايق کوچکي يک راست وارد لنچ شديم بقيه کارکنان لنچ هم آنجا بودند از تو لنچ علي مراد احمد منو برد پائين تو قسمت موتورخونه لنچ گفتش اينجا قائم ميشيني تا ماموراي پاسگاه بيان تفتيش لنچ بعد از اينکه مامورا رفتند اينشالله ميآي بيرون هواي تازه بخوري. ساعتي طول نکشيد مامورا وارد لنچ شدن انصاري معروف به انصاري (کر) که صداش برام آشنا بود بلند از عمو سليمان پرسيد حاج ناخدا همه چيز رديفه بار قاچاق که تو لنچت نداري , اختيار داري جناب سروان نخير سرسوزني هم خلافي نداريم. پس سفر بخير حاج سليمان و انصاري با مامورش لنچ را ترک کردند. من هم خوشحال هم نگران بودم که نکنه عمو سليمان از بودن من تو لنچش بيخبرباشه.همين هم بود چرا که با آمدن من به عرشه لنچ تا سليمان چشمش به من افتاد بلافاصله دستور داد يالله لنچ سرو ته کنيد اين (بچک )را کدوم (بيماش) آورده تو لنچ بدون اجازه من؟ زود باشين حسن براهيم لنچ برگرده تو خور اين پسر چمل را از لنچ پياده کنيد. تو گمرک دبي چي بگم مي خواهين لنچم را مصادره کنند بدبخت بشم. ادامه دارد...

۳۱.۶.۸۷

نظر سنجی سازمان ملل ...

در ارتباط با نظر سنجی سازمان ملل در مورد درج نوروز در تقویم بین المللی به عنوان یک روز جهانی وارد اين سايت شويد و با درج نام خود از اين پروژه ملي تاريخي پشتيباني نماييم.
http://www.PetitionOnline.com/Norouz

۲۴.۶.۸۷

حقوق زندانيان در سوئد

مقدمه:

از اينکه اين مطلب خيلي تخصصي و طولانيست عذر ميخوام

"ميخواهي از حال جامعه و اداره آن با خبر شوي سري به زندان آن جامعه بزن"


سوئد با جمعيتي 9 ميليوني داراي 54 زندان يا ندامتگاه و31 بازداشتگاه مي باشد. از اين تعداد 5 زندان منحصر به زنان بزهکار مي باشد. تعداد کل محکومين بين 1 ماه تا حبس ابدي در سوئد اکنون به 17000 نفر ميرسد. و از اين تعداد حدود 5000 نفرشان که داراي محکوميت طولاني تر از 6 ماه هستند در زندانهاي بسته و باز درحبس بسر مي برند. ديگر عمده خلافکاران به خاطر محکوميت زير 6 ماه دوره محکوميت را در منزل و يا به خدمت بيگاري اجتماعي زير نظر اداره مراقبت آزا د سپري مينمايند. مجرميني که واجد شرايط گذراندان محکوميت خود در منزل خويش هستند بوسيله يک( پابند) تسمه الکترونيکي زير نظر اداره مراقبت آزاد کنترل مي شوند. داشتن مسکن شخصي و شغل دو شرط لازم هستند براي اينکه فرد مجرم محکوم زير 6 ماه بجاي زندان تو منزل شخصيش رو مبل نرم و گرمش لم بده و دوران محکوميتش را به پايان برسونه. يادوري کنم که تعداد زندانيان زن در سوئد به 260نفر مي رسد. وآمار تعداد محکومين به زندان ابد در سال 2007 به 159 نفربالغ ميگردد. و هر 2 سال يک بار زنداني ابد اين امکان را دارد که از دولت تقاضاي عفو نمايد. تا سال پيش طبق قانون جزائي کيفري سوئد هر مجرمي که محکوم به زندان ميشد دو سوم از دوران مجازات خود را در زندان مگذراند و مابقي يعني يک سوم مدت پاياني دوره محکوميت خود را بيرون از محيط زندان با عنوان آزادي مشروط زير نظر اداره مراقبت آزاد با شروع کار و زندگي عادي اين بخش پاياني را به اين شکل بسر ميرساند. ولي از امسال 2008 قانون مجازات اين کشوردچار تغييرات عمده اي شده است. و اين سياست بناي بيشتري را بر کمتر حبس نمودن مجرمين و بيشتر آزادي مشروط آنها گذاشته است. که از اين به بعد يک زنداني حق دارد در عوض نيمي از دوران محکوميتش را با آزادي مشروط چارديواري زندان را ترک نمايد. سوئد و کانادا تنها دو کشوري هستند که قوانين مربوط به زندان و مراقبت از زندانيان بر اساس رعايت کامل حقوق انساني يک فرد زنداني پايه گذاري و برنامه ريزي شده است سعي و تلاش جدي مي کنند که در عين حال که مجرمين را دور از جامعه حبس نگاه دارند اما امکانات زيادي را صرف درمان و اصلاح همه افراد زنداني نمايند .در نتيجه با تمام اين تفاصيل زندان زندان است چي در سوئد چي در جائي ديگرهر زنداني از مطا´ بسيار گرانبهائي محروم است مطائي بنام آزادي که اين آزادي گوهريست که در هيچ گنجينه اي براحتي يافت نمي شود. و نيز بنا به تجربه شخصي خودم که با مسائل زندانيان در اينجا چند سالي سروکار داشته ام و بنا به تحقيق متخصصان بين لمللي بروي زندانيان نتيجه بدست آمده حاکيست که متاسفانه براي يک فرد سالم کافيست تا 2 سال در حبس از آزادي محروم شود تا دچار اختلال روحي رواني گردد.
يک زنداني معروف در سوئد Biljana Plavsic رئيس جمهور اسبق بوسني ست که به جرم جنايت جنگي به 11 سال توسط دادگاه بين المللي لاهه محکوم به زندان شد و ايشون با انتخاب سوئد هم اکنون در اين کشور زندانيست.
گويا صدام حسين هم بي اطلاع از شرايط خوب زندانهاي سوئد نبود چرا که صدام نيز در آن هنگام که در انتظار محکوميت خويش در بند بسر ميبرد آرزو کرده بود در صورت زنداني شدن سوئد را انتخاب خواهد کرد. ولي سرنوشت وي جوري ديگر ورق خورد.
م. زرهي


حقوق زندانيان و مقررات زندان در سوئد:

هنگامی که شما به زتدان ندامتگاه می آئید
نخستین چیزی که هنگام ورود شما به ندامتگاه رخ می دهد، اینست که نام شما در آنجا ثبت می شود.
در هنگام ثبت نام شدن، بایستی شما بتوانید هویت خود را نشان دهید.
لذا یک کارت شناسائی به همراه داشته باشید تا هویت خود را نشان دهید.

هنگامی که شما ثبت نام می شوید، تمامی لباس هائی را که شما
در ندامتگاه بدان نیاز دارید به شما داده می شود.
شما اجازه ندارید از لباس های شخصی خودتان استفاده نمائید.

در برخی از ندامتگاه های سازمان امور زندان ها،
برخی از وسائل شخصی شما را می توان نگاهداری نمود.
ولی غالب ندامتگاه ها، برای نگاهداری از وسائل شخصی،
با مشکل کمبود جا روبرو هستند.



فرزندان
هنگامی که شما به ندامتگاه می آئید و از شما ثبت نام بعمل می آید،
از شما پرسیده می شود که آیا شما فرزندی دارید یا نه.
آنان از شما می پرسند که آیا شما حضانت (سرپرستی)
فرزند یا فرزندانتان را دارید یا نه.
کارکنان ندامتگاه می خواهند اینرا بدانند تا بتوانند به نحو بهتری
برای سپری نمودن مدت محکومیت شما در زندان برنامه ریزی نمایند.

فرزندان شما می توانند برای دیدار شما به ندامتگاه بیایند.
فرزندان زیر 18 سال شما در صورتی می توانند به دیدار شما بیایند
که شخصی که سرپرستی آنان را دارد به طور کتبی در
این مورد اجازه داده باشد.
فرزندان زیر 15 سال معمولاً صرفاً در صورت همراهی یک فرد بزرگسال
امکان خواهند داشت برای دیدار شما به ندامتگاه بیایند.

شما که زن هستید و دارای یک نوزاد و یا کودک زیرسن 12 ماهگی هستید،
می توانید کودک خود را نزد خودتان در ندامتگاه داشته باشید.
کمیته خدمات اجتماعی در کمون شما به همراه
سازمان امور زندان ها در این خصوص تصمیم خواهد گرفت که
آیا شما اجازه دارید کودک خود را نزد خودتان داشته باشید یا نه.
مقدمات این چنین کاری باید فراهم شود
تا وضعیت آن کودک حتی المقدور خوب باشد.



ملاقات
ندامتگاه می تواند اجازه دهد که شما برخی از وسائل شخصی خودتان، بطور مثال
عکس های خصوصی تان را در اتاق سکونت خود نگاهداری نمائید.

آزمایش ادرار
در هنگام ثبت نام، شما مورد بازرسی بدنی قرار می گیرید.
کارکنان درجستجوی آنند که آیا شما چیزی را در
لباس ها و یا در بدن خود پنهان نموده اید.
علاوه بر این شما باید آزمایشِ ادرار بدهید تا ندامتگاه
بتواند کنترل نماید که آیا شما از مواد مخدر استفاده نموده اید یا نه.
نام این آزمایش ادرار، "آزمایش ورودی" است.

اطلاعات
پس از ثبت نام و آزمایش ادرار،
شما به بند و اتاق مسکونی خودتان خواهید رفت.
اتاق مسکونی شما موسوم به سلول است.
آنگاه شما تمامی اطلاعات مورد نیاز پیرامون نحوه زندگی
در ندامتگاه را دریافت خواهید نمود.
آنگاه شما می توانید اولین تماس تلفنی خود را
با یکی از نزدیکان خود برقرار نمائید و
به وی اطلاع دهید که به ندامتگاه آمده اید.

شما همچنین با یک فردِ رابط ویژه تماس خواهید داشت.
وی یکی از کارکنان سازمان امور زندان ها است.
این فردِ رابط ، امور مربوط به زمان اقامت شما
در زندان را رتق و فتق خواهد نمود.
این فردِ رابط علاوه بر این
مقدمات لازم برای زمان آزادی شما را نیز فراهم خواهد نمود


شما که دوره محکومیت خود را در ندامتگاه می گذرانید،
می توانید ملاقات داشته باشید. در قانون قید شده است که
شما حق دارید تا حد امکان ملاقات داشته باشید.
کمبود جا و یا کمبود کارکنان در ندامتگاه ممکن است منجر به
دشوار شدن ملاقات شود.

با چه افرادی می توانم ملاقات داشته باشم؟
خانواده، خویشاوندان و دوستان میتوانند به دیدار شما بیایند.
هر دیدارکننده ای باید از سوی ندامتگاه تأیید شود.
ندامتگاه کنترل خواهد داشت که به طور مثال آن فرد دیدارکننده
پیشینه کیفری نداشته باشد و نام وی در فهرست بزهکاران نباشد.

شما همچنین می توانید با وکیل خود، فرد ناظر،
مأمور پلیس که تحقیقات جنائی را انجام می دهد،
شخصی که می تواند شغلی به شما واگذار نماید،
و افراد دیگری که دیدار با آنان مهم باشد نیز دیدار داشته باشید.

آیا فرزندانم می توانند با من دیدار داشته باشند؟
دیدارکنندگان زیر 18 سال می توانند به دیدار شما بیایند، مشروط
بر اینکه آنان یک مجوز کتبی از سوی شخصی که
دارای سرپرستی آنان باشد، به همراه داشته باشند.
دیدارکنندگان زیر 18 سال باید همراه با یک فرد بزرگسال برای دیدار شما بیایند.

چگونه می توان مقدمات ملاقات را فرهم نمود؟
شخصی که می خواهد به دیدار شما بیاید، باید نخست
مشخصات خود را به ندامتگاه ارائه دهد.
ندامتگاه کنترل خواهد نمود که شخص دیدار کننده چه کسی است،
و به طور مثال آیا نام وی در فهرست بزهکاران وجود دارد؟
اگر این دیدار تأیید شود، شخص دیدار کننده سپس نامه ای دریافت خواهد نمود.
وقت های ملاقات در این نامه قید می شود. شخص دیدار کننده سپس با
ندامتگاه تماس تلفنی می گیرد و یک وقت ملاقات رزرو می نماید.
برای یافتن وقت های ملاقات در آن ندامتگاهی که شما قرار است مدت محکومیت خود را
در آن سپری نمائید، می توانید به جایگاه اینترنتیِ ندامتگاه مراجعه نمائید.

دیدارکننده چه چیزهائی می تواند همراه داشته باشد؟
در ندامتگاه های گوناگون، مقررات گوناگونی در زمینه به همراه داشتن
چیزهای مجاز در هنگام دیدار وجود دارد.
این بستگی دارد به اینکه آیا آن یک ندامتگاه باز است و یا بسته.
برای دریافت اطلاعات جامع درباره مقررات جاری، با ندامتگاهی
که شما قرار است مدت محکومیت خود را در آن سپری نمائید، تماس بگیرید.
همراه داشتن خوراک ونوشیدنی معمولاً ممنوع است.
کتاب، روزنامه و دسته گل معمولاً در ندامتگاه های باز
مجاز است.



مواد مخدر
شما حق ندارید در ندامتگاه از
مشروبات الکلی، مواد مخدر و یا مواد نشئه زا مصرف نمائید.
شما همچنین حق ندارید از داروهائی که
توسط پزشک برای شما تجویز نشده باشد، استفاده نمائید.

اگر شما از مشروبات الکلی و مواد مخدر مصرف نمائید،
ممکن است آزادی شما از زندان به طور مشروط و دیر تر از موعد مقرر صورت گیرد.
آزادی مشروط اینست که شما
زودتر از زمان محکومیت تان آزاد شوید.
اگر شما در ندامتگاه مواد مخدر داشته باشید،
می توان از شما نزد پلیس شکایت شود، زیرا این کارجرم است.

آنها که به دیدار شما می آیند، حق ندارند
مشروبات الکلی یا مواد مخدر برای شما بیاورند.
پرستار و یا سایر کارکنان ندامتگاه، داروهائی را که شما بدان نیاز دارید،
به طور روزانه و در ساعات معین به شما خواهند داد.



پول و امور مالی
پرداخت پول از سوی سازمان امور زندان ها
هنگامی که شما دوران محکومیت خود را در زندان می گذرانید،
بابت کاری که انجام می دهید و یا اشتغال خود در آنجا، پول دریافت می نمائید.
شما تقریباً 10 کرون بابت هر ساعت دریافت می نمائید.

در هنگام مرخصی از زندان و همچنین هنگام آزاد شدن،
شما می توانید کمک هزینه مختصری از سازمان امور زندان ها دریافت نمائید.

دریافت پول از سایر منابع
اگر در هنگامی که شما دوران محکومیت خود را در زندان می گذرانید و
شما و خانواده تان به پول نیاز دارید، بایستی با اداره خدمات اجتماعی در
کمون محل سکونت خود تماس بگیرید.
به طور مثال ممکن است خانواده شما برای پرداخت اجاره و یا
گذران زندگی نیاز به پول داشته باشد.

اگر شما از محل بیمه های اجتماعی پول،
به طور مثال کمک هزینه فعالیت یا غرامت بیماری، دریافت نمائید،
ممکن است تغییراتی در این زمینه صورت گیرد.
غالباً این پرداخت ها در هنگام سکونت شما در ندامتگاه متوقف می شوند.
افرادی که بر اساس کهولت سن از حق بازنشستگی برخوردار شده اند،
باید برای سکونت در ندامتگاه پول بپردازند.

برای دریافت اطلاعات بیشتر پیرامون تغییراتِ احتمالیِ حقوق بیمه اجتماعی خودتان در
هنگام سکونت در ندامتگاه، با صندوق بیمه تماس بگیرید.
شما می توانید پیش از شروع گذراندن دوران محکومیت خود با
کارکنان سازمان امور زندان ها نیز صحبت کنید.



پابند الکترونیکی
در مواردی ممکن است شما بجای گذراندن دوران محکومیت خود در ندامتگاه،
پابند الکترونیکی داشته باشید
پابند الکترونیکی تسمه ای است که بر روی پا قفل می شود،
یک دستگاه الکترونیکی در آن نصب شده است که به سازمان امور زندان ها
امکان می دهد تا مراقب شما باشد و بداند که آیا شما از جای خود دور شده اید.
در سه مورد گوناگون ممکن است شما پابند الکترونیکی داشته باشید.

1. پابند الکترونیکی بجای محکومیت کوتاه مدت در زندان
) IÖV) موسوم به "مراقبت شدید" است
و توأم با کنترل الکترونیکی است.

اگر شما به 6 ماه زندان یا کوتاه تر از آن محکوم شده باشید،
می توانید بجای گذراندن دوران محکومیت خود در ندامتگاه، پابند الکترونیکی داشته باشید
و در خارج از ندامتگاه باشید.
برای اینکه شما پابند الکترونیکی داشته باشید،
بایستی دارای مسکن، تلفن و شغل باشید،
بطور مثال شاغل باشید و یا حداقل بطور نیمه وقت به مدرسه بروید.

شما بایستی تقاضانامه خود را به
اداره امور زندان ها در محل سکونت خود واگذار نمائید.
اداره مزبور تحقیقاتی انجام خواهد داد تا بداند که آیا شما واجد داشتن پابند الکترونیکی هستید.
اگر اداره مزبوربا درخواست شما موافقت نماید، "مرکز مراقبت پس از آزادی" طرحی تهیه می نماید که
در هنگامی که شما پابند الکترونیکی دارید، اجراء خواهد شد.

حتی فردی که قبلاً نیز پابند الکترونیکی داشته است نیز می تواند آنرا دوباره داشته باشد.
در این صورت بایستی 3 سال از موعد قبلی گذشته باشد.

2. پابند الکترونیکی پس از دوران محکومیت طولانی
موسوم به "مراقبت شدید موقت".

اگر شما به 18 ماه تا 2 سال زندان محکوم شده باشید،
امکان خواهید داشت در 4 ماه آخر محکومیت خود
از پابند الکترونیکی در بیرون از ندامتگاه استفاده نمائید.
اگر شما به بیش از 2 سال زندان محکوم شده باشید، امکان خواهید داشت
در 6 ماه آخر محکومیت خود از پابند الکترونیکی استفاده نمائید.
شما باید شخصاً درخواست داشتن پابند الکترونیکی را ارائه دهید.
درخواست خود را به ندامتگاهی که در آنجا بسر میبرید واگذار نمائید.

اوقات فراغت
در قانون قید شده است که شما بایستی در زمان سپری نمودن محکومیت خود در زندان،
امکان اشتغال مناسب در اوقات فراغت خود را داشته باشید.
نحوه گذراندن اوقات فراغت شما، عمدتاً بستگی دارد به اینکه در
کدام ندامتگاه بسر میبرید.
ندامتگاه های قدیمی و بسته
بدترین امکانات گذراندن اوقات فراغت را دارند.
در ندامتگاه های جدید و باز امکانات بیشتری برای فعالیت وجود دارد.

بازی، تربیت بدنی و ورزش
در اکثر ندامتگاه ها امکانات بیلیارد، پینگ پنگ و پرتاب دارت
در اماکنی که زندانیان بطور گروهی بسر میبرند، وجود دارد.
معمولاً سالن هائی برای وزنه برداری و
پرورش اندام نیز وجود دارد.
در بسیاری از ندامتگاه ها زمین هائی برای ورزش های با توپ و یا پینگ پنگ در سالن
و یا زمین های چمن، خاکی یا آسفالتی برای بازی فوتبال در هوای آزاد وجود دارد.

طبیعت و فرهنگ
بسیاری ندامتگاه ها دارای کتابخانه هستند و در آنجا می توان از
کتابخانه کمون یا کتابخانه شهر کتاب به امانت گرفت.
ندامتگاه ها گاهی اوقات فیلم سینمائی بروی پرده سینما و یا توسط
تلویزیون های خود، نشان می دهند.
کلیسا نیز جلساتی تشکیل می دهد،
دوره های آموزشی گوناگون از جمله دوره آشپزی،
نواختن گیتار، تربیت بدنی، حفظ بهداشت و تندرستی نیز وجود دارد.
گاهی اوقات انجمن ها می آیند و جلساتی تشکیل می دهند.
در یکی از ندامتگاه های باز شما می توانید حیوان اهلی داشته باشید یا ماهیگیری کنید.

در هوای آزاد
اگر شما محکومیت خود را در یک ندامتگاه می گذرانید،
امکان اندکی خواهید داشت تا در هوای آزاد نیز بسر برید.
در فصل زمستان شاید بتوانید فقط یک ساعت
در هنگام ناهار در هوای آزاد بسر برید.
در فصل تابستان شما می توانید روزانه دو ساعت
در هوای آزاد بسر برید.
ندامتگاه و یا خود زندانیان در فصل تابستان
فعالیت های گوناگونی مانند کباب کردن و
مسابقات ورزش با توپ را ترتیب می دهند.
ملاقات های شما نیز جزء اوقات فراغت محسوب می شوند.




پیش از آزاد شدن شما


از هنگام ورود شما به ندامتگاه، برنامه ریزی
برای آزادی شما آغاز می شود.

اجرای طرح
ندامتگاه با تهیه یک طرح برای زمانی که شما
محکوم به زندان شده اید، مقدمات آزادی شما را برنامه ریزی می نماید.
این اجرای طرح شما خواهد بود.
ندامتگاه با دقت وضعیت زندگی شما را بررسی می نماید:
وضع زندگی شما چگونه است؟ آیا بدهی دارید؟
به کدام مدارس رفته اید؟ آیا خانواده ای دارید؟
آیا شما معتاد به مشزوبات الکلی یا مواد مخدر هستید؟ آیا دارای مسکن هستید؟

شما و فرد رابط شما "اجرای طرح" را مورد استفاده قرار می دهید
تا پی ببرید که در مدتی که شما در ندامتگاه بسر می برید، چه کارهائی می توانید انجام دهید.
شاید شما با اداره اجرائیات تماس بگیرید
تا بتوانید بدهی های خود را بازپرداخت نمائید.
شاید شما با راهنمای تحصیلی گفتگو کنید
تا بتوانید دروس مدرسه ابتدائی را بخوانید.
شاید شما با اداره کاریابی تماس بگیرید
تا پی ببرید که بطور مثال آیا یک دوره آموزش جوشکاری وجود دارد.

جلسات بازپروری
در ندامتگاه شما معمولاً جلسات بازپروری دارید.
اینها جلساتی است که شما و فرد رابط شما در آن پی می برید
پیشرفت کار "اجرای طرح" از جلسه پیش تاکنون چگونه بوده است.
افراد گوناگونی می توانند در جلسات بازپروری حضور داشته باشند.
از جمله بازرس سازمان زندان ها، مستقر در ندامتگاه،
سرپرست محل کار، مسئول اداره کاریابی، یکی از افراد خانواده شما،
و یا یک کشیش می توانند در جلسات باشند.

هنگامی که زمان آزادی شما فرا می رسد،
شما و فرد رابط تان آغاز به آماده نمودن بیشترخود می نمائید.
اکنون شاید زمان آن فرا رسیده باشد که با اداره خدمات اجتماعی در محل
سکونت تان تماس بگیرید تا ترتیبی دهید که در هنگام آزادی پول داشته باشید.
شما که بطور مشروط آزاد می شوید،
بایستی پس از آزادی با "مراقبت در حین آزادی" تماس بگیرید.
"مراقبت در حین آزادی" شامل یک فرد ناظر است. فرد ناظر،
شخصی است که با شما تماس خواهد داشت تا شما مرتکب جرائم جدیدی نشوید.
فرد ناظر از شما حمایت خواهد نمود و با تماس های گوناگون
و به طرق دیگر به شما کمک خواهد نمود تا نیازهای خود را برطرف نمائید.

آزادی
ندامتگاه تصمیم می گیرد که کدام روز شما آزاد خواهید شد.
آزادی غالباً صبح زود هنگام صورت می گیرد.
اگر شما نتوانید لباس برای خودتان تهیه نمائید، بایستی ندامتگاه
به شما کمک کند تا لباس های مناسب فصل تهیه نمائید.
اگر شما پولی از اداره خدمات اجتماعی دریافت ننموده اید،
بایستی ندامتگاه کمک هزینه آزادی از زندان به شما بدهد
شاید پولی برای سفر به محل زندگی تان نیز به شما داده شود.

در تمامی مدت محکومیت در زندان، در هنگام آزادی
و در نخستین دوره پس از آزادی،
افراد و ادارات بسیاری وجود دارند که می توانند به شما کمک نمایند.
این به خود شما بستگی دارد که آنها چقدر بتوانند به شما کمک بدهند.
اگر شما خودتان با آنان تماس بگیرید و نشان دهید که علاقمندید
زندگی خود را دگرگون نمائید، کمک بیشتری دریافت خواهید نمود.


کنترل و امنیت
هنگامی که شما در یک ندامتگاه بسر می برید،
کارکنان شما را تحت کنترل خواهند داشت و
هر روز اقداماتی برای حفظ امنیت ندامتگاه انجام خواهند داد.
میزان این کنترل بستگی دارد به اینکه شما
در کدام نوع ندامتگاه بسر می برید.
در ندامتگاه های بسته،
کنترل و امنیت بیشتری اعمال می شود.
در ندامتگاه های باز کنترل و امنیت کمتری اعمال می شود.

شما در اینجا می توانید مطالبی پیرامون اشکال گوناگون که معمولاً
در ندامتگاه ها اجراء می شود، بخوانید.

درهای بسته
برخی اوقات درِ سلول شما قفل خواهد شد.
در ندامتگاه های بسته، معمولاً از ساعت 20 غروب ببعد، درِ سلول شما قفل خواهد شد.
در ندامتگاه های باز، معمولاً از ساعت 22 غروب ببعد، درِ سلول شما قفل خواهد شد.
در روزهای عادی هفته، درها از ساعت 6.30 صبح باز میشوند
و در روزهای تعطیل از ساعت 8 صبح.

بازرسی بدنی
کارکنان ندامتگاه، شما و سلول شما را مورد بازرسی قرار می دهند.
ممکن است آنان این اقدام را چندین بار در هر روز صورت دهند.
بازرسی آنان بدین منظور صورت می گیرد که شما اشیاء
ممنوعه را در ندامتگاه نگاهداری ننمائید.
عادی ترین بازرسی ها بصورت سطحی انجام خواهد شد.
کارکنان ندامتگاه در این هنگام، لباس های شما را هم بطور سطحی بازرسی می نمایند.
علاوه بر این، آنان حق دارند لمس کنند که پی ببرند شما چه چیزی در جیت هایتان دارید.
برخی اوقات اگر کارکنان ندامتگاه بطور مثال دچار سوء ظن شوند،
بازرسی های دقیق تری انجام خواهند داد،
تا شما اشیاء ممنوعه با خود نداشته باشید.
در هنگام تمامی بازرسی ها، می توان از سگ های مواد مخدریاب نیز استفاده نمود.

همیشه هنگامی که شما به مکان دیگری در ندامتگاه جابجا می شوید،
و یا قرار است به بیرون از ندامتگاه بروید،
کارکنان ندامتگاه شما را مورد بازرسی بدنی قرار می دهند.
پیش و پس از هر ملاقات، شما مورد بازرسی بدنی قرار می گیرید.
شخصی که به دیدار شما می آید نیز ممکن است مورد بازرسی بدنی قرار گیرد.
در این هنگام نیز می توان از سگ های مواد مخدریاب نیز استفاده نمود.

آزمایش ادرار و سایر آزمایشات
داشتن و نوشیدن الکل در ندامتگاه ممنوع است.
داشتن و مصرف مواد مخدر نیز در ندامتگاه ممنوع است.
شما باید غالباً آزمایش ادرار و آزمایش خون بدهید
تا کارکنان ندامتگاه بتوانند کنترل نمایند که
شما از مقررات پیرامون الکل و مواد مخدر پیروی می نمائید.
پس از بازگشتن از مرخصی بایستی در دستگاه ویژه ای بدمید
تا بتوان کنترل نمود که آیا شما مشروب الکلی نوشیده اید.

کنترل نامه ها
ندامتگاه حق دارد نامه هائی که برای شما می آید
را کنترل نماید.
حتی نامه های خصوصی نیز باز و کنترل می شوند.
کارکنان پس از کنترل، نامه ها را در پاکت جا داده و با نوار چست می بندند.
هنگامی که شما نامه ای دریافت می نمائید،
کارکنان به شما اطلاع می دهند که آنان نامه ها را کنترل نموده اند یا نه.
اگر مطالبی در نامه قید شده باشد که
برای سلامت و امنیت دیگران خطرناک باشد
و یا مخل آرامش و امنیت ندامتگاه باشد،
ندامتگاه حق دارد نامه های مربور را ضبط نماید.

انفراد
اگر شما خشونت کنید، ندامتگاه حق دارد
شما را در انفرادی نگاه دارد.
انفرادی بدین معناست که شما در سرتاسر شبانه روز
باستثناء هنگام قدم زدن و هواخوریِ روزانه، در سلول در بسته بسر خواهید برد.
انفرادی به سلول مجزا نیز موسوم می شود.

سایر کنترل ها و نکات امنیتی
در هنگام مراجعه به بیمارستان،
ممکن است ناچار شوید دستبند داشته باشید.
کارکنان می توانند بر مراجعه شما به بیمارستان نظارت و کنترل داشته باشند
و به مکالمات تلفنی شما گوش فرا دهند.
کارکنان همچنین می توانند بر مرخصی شما نیز نظارت و کنترل داشته باشند.



مرخصی
در هنگامی که شما در ندامتگاه بسر میبرید، امکان خواهید داشت مرخصی بگیرید.
در این صورت مدت کوتاهی مرخص می شوید و
سپس به ندامتگاه باز می گردید.
دو نوع مرخصی وجود دارد: مرخصی معمولی و مرخصی ویژه.

مرخصی معمولی
مرخصی معمولی بدین منظور است که شما بتوانید
تماس خود را با خانواده تان و با زندگی بیرون از ندامتگاه حفظ نمائید،
تا بطور مثال بتوانید با دوستان خود دیدار داشته باشید و در جستجوی کار باشید.
پیش از آنکه شما نخستین مرخصی خود را داشته باشید،
بایستی مدت معینی از زمان محکومیت زندان خود را
سپری نموده باشید.
نام این موضوع "زمان حداقل" است.
"زمان حداقل" در ندامتگاه های گوناگون یکسان نیست و همچنین
بستگی دارد به اینکه طول مدت محکومیت شما چقدر است.

اگر شما در یک ندامتگاه باز بسر برید و به کمتر از 2 سال زندان محکوم شده باشید،
می توانید بدین ترتیب از مرخصی بهره مند شوید؟

• 1 ماه مرخصی در صورتی که شما به حداکثر 6 ماه زندان محکوم شده باشید.
• 2 ماه مرخصی در صورتی که شما بین 6 ماه و 1 سال زندان محکوم داشته باشید.
• 3 ماه مرخصی در صورتی که شما بین 1 سال و 2 سال زندان محکوم داشته باشید.

اگر شما به مجازات بیش از 2 سال زندان محکوم شده باشید،
و یا در ندامتگاه بسته بسر ببرید، بایستی معمولاً
یک چهارم زمان محکومیت خود را سپری نموده باشید
تا بتوانید از نخستین مرخصی خود برخوردار شوید.

اگر مجازات شما 18 ماه زندان و یا بیشتر باشد، و
یا محکوم به حبس ابد شده باشید،
"زمان حداقل" 4 سال و 6 ماه خواهد بود.

ندامتگاه همچنین تحقیق خواهد کرد
تا پی ببرد که آیا مناسب است که شما از مرخصی برخوردار شوید.
حق برخورداری شما از مرخصی
بر اساس جدول زمانی مزبور، یک حق مسلم نیست.
تحقیقات ندامتگاه می تواند نشان دهنده این خطر باشد که
شما از مرخصی سوء استفاده می نمائید،
و در این صورت با درخواست مرخصی شما موافقت نخواهد شد.

مرخصی معمولی می تواند دارای مدت های گوناگونی باشد.
نخستین مرخصی شما که به تنهائی صورت می گیرد،
ممکن است فقط چند ساعت باشد.
سپس می توانید زمان های طولانی تری مرخصی داشته باشید،
ولی مرخصی شما میتواند حداکثر 3 شبانه روز باشد.

مرخصی ویژه
هدف اینست که شما بتوانید حتی المقدور کارهای خود را
در هنگام مرخصی معمولی انجام دهید.
ولی اگر کاری وجود داشته باشد که شما مطلقاً نتوانید در هنگام مرخصی معمولی
انجام دهید، امکان خواهید داشت از مرخصی ویژه برخوردار شوید.
بطور مثال اگر یکی از بستگان نزدیک شما دچار بیماری سختی شده باشد
و در بیمارستان بستری شده باشد.
یک نوع مرخصی ویژه، موسوم است به "مرخصی دریچه هوا".
افرادی که محکوم به حبس طولانی شده باشند، می توانند از چنین مرخصی برخوردار شوند.
شما میتوانید نخستین بار، دو سال پس از تاریخ بازداشت
از چنین مرخصی موسوم به "مرخصی دریچه هوا" برخوردار شوید.
پس از آن می توانید هر سال یک بار از "مرخصی دریچه هوا" برخوردار شوید.
در هنگام "مرخصی دریچه هوا" که معمولاً 4 ساعت بطول می انجامد،
کارکنان ندامتگاه بهمراه شما خواهند بود و از شما مراقبت خواهند نمود.

کنترل و مراقبت
ندامتگاه می تواند تصمیم بگیرد که شما مرخصی توأم با مراقبت داشته باشید.
اگر ندامتگاه تصور داشته باشد که این خطر وجود باشد که شما
از مرخصی سوء استفاده نمائید، ولی در عین حال به مرخصی نیاز دارید،
مرخصی توأم با مراقبت به شما خواهند داد.
در هنگام مرخصی توأم با مراقبت، کارکنان ندامتگاه
در طول مرخصی بهمراه شما خواهند بود.

هنگامی که شما به تنهائی به مرخصی بروید، ندامتگاه همیشه همراه
با خود شما، یک طرح مرخصی برای شما تهیه خواهد نمود.
شما باید آن طرح را و مقررات قانونی را رعایت نمائید
بطور مثال ندامتگاه باید بتواند در هنگامی که شما در مرخصی هستید،
بتواند به شما تلفن بزند.
یکی از مقررات عادی دیگر اینست که شما نبایستی مشروبات الکلی بنوشید.

پول در هنگام مرخصی
بخشی از پول هائی که شما در ندامتگاه بدست می آورید،
به حساب ویژه ای برای مرخصی واریز می شوند
شما می توانید در هنگام مرخصی از آن پول ها استفاده نمائید.
شما باید شحصاً تمامی هزینه های مربوط به خودتان در هنگام مرخصی
و همچنین هزینه های سفر در هنگام مرخصی را بپردازید.

اگر بخواهید به جائی سفر نمائید و هزینه سفرتان بیش از 200 کرون باشد،
می توانید پول کمکی لازم برای سفر دریافت نمائید.



تلفن و نامه
هنگامی که شما به ندامتگاه می آئید، معمولاً می توانید با یک مکالمه تلفنی،
ورود خود را به یکی از دوستان یا نزدیکان خود
اطلاع دهید.
برای اینکه بتوانید گفتگوهای تلفنی بیشتری داشته باشید، نیاز به مجوز ویژه دارید.
بر اساس قانون، شما می توانید حتی المقدور با افرادی که خارج از ندامتگاه هستند،
تماس تلفنی داشته باشید، مشروط بر اینکه بتوان مقدمات آنرا فراهم نمود.
سازمان امور زندان ها سیستم تلفنی ویژه ای تهیه نموده است که
افرادی که در ندامتگاه ها بسر می برند، از آن استفاده می نمایند.

مجوز تلفن
هنگامی که شما بخواهید با خویشاوندان و دوستان خود تماس تلفنی داشته باشید،
بایستی مجوز تلفن داشته باشید.
آن آبونمان هائی که شما به آنها تلفن می زنید،
از سوی ندامتگاه کنترل می شوند.
اگر این کنترل نشان دهد که گفتگوی تلفنی شما
موجب بروز خطر و اخلال امنیت در ندامتگاه می شود،
و یا بازگشت شما به جامعه را دشوار می نماید،
ممکن است ندامتگاه مانع تماس تلفنی شما شود.

شما معمولاً تنها اجازه خواهید داشت که
با تلفن های ثابت تماس بگیرید.
ممکن است شما اجازه نگیرید که به شخصی تلفنی بزنید که
فقط دارای تلفن همراه است.
شما می توانید با خارج از کشور نیز تماس تلفنی داشته باشید،
ولی ندامتگاه بسته کنترل خواهد نمود که شما با
کدام آبونمان در خارج از کشور تماس می گیرید.

شما باید کارت پرداخت ویژه و یا کارت تلفن داشته باشید
تا بتوانید تلفن بزنید.
شما می توانید کارت های مزبور را در ندامتگاه خریداری نمائید.
شما باید هزینه گفتگوهای تلفنی خصوصی تان را شخصاً بپردازید.
ندامتگاه می تواند هزینه گفتگوهای تلفنی شما با ادارات دولتی،
از جمله اداره خدمات اجتماعی و یا "مرکز مراقبت پس از آزادی" را بپردازد.
داشتن تلفن شخصی در ندامتگاه ممنوع است.

نامه
هنگامی که شما در یک ندامتگاه بسته بسر می برید، کارکنان می توانند
نامه های خصوصی که برای شما می آید و همچنین نامه هائی که شما می فرستید
را باز نموده و آنرا بخوانند.

در صورتی که نامه خطاب به وکیل و یا به ادارات دولتی، و مربوط به
جرمی باشد که در دادگاه بررسی می شود، آن نامه ها باز نخواهند شد.

نامه ها کنترل می شوند تا
چیزهای ممنوعه در آن نباشد.



مذهب و اعتقادات
همگان حق دارند که مذهب و اعتقادات خودشان را داشته باشند
و دستورات و مناسک دینی و اعتقادی خود در زندان اجراء نمایند،
صرفنظر ازشما اینکه شما از کدام اعتقادات پیروی می نمائید.

کشیشِ های زندان
در بسیاری از ندامتگاه ها، یک کشیش از کلیسای سوئد
و یک کشیش از کلیسای آزاد نیز حضور دارد.
در ندامتگاه های بزرگ، ممکن است
کشیش های کاتولیک و ارتدکس، و همچنین روحانیون مسلمان، مددکاران. کلیسائی. و نیز
سایر کارکنان مجمع های کلیسای حضور داشته باشند.
آنان معمولاً مراسم عبادت و جلسات غیره تشکیل می دهند.
در ندامتگاه های بزرگ معبد های ویژه و یا اتاق های ویژه وجود دارد که
می توان در آنجا مراسم عبادی و سایر جلسات مذهبی برگزار نمود.

NAVکمیته خدمات روحانی،
کمیته خدمات روحانی که برای امور دینی و معنوی است، در هر یک از ندامتگاه ها وجود دارد.
این کمیته در واقع یک گروه است که به مسائل معنوی می پردازد،
به عبارت دیگر، به افرادی که در زندان بسر می برند و
سؤالاتی پیرامون دین و هدف از زندگی و امثالهم دارید، کمک می نماید.
کشیش زندان و همچنین افراد دیگری در کمیته خدمات روحانی هستند.
شورای مسیحیت سوئد وظیفه آموزش کشیش های زندان را بر عهده دارد،
بطوری که آنان در خصوص خدمات روحانی در زندان ها، دارای مهارت هستند.

معبد در کوملا
در کوملا یک بخش ویژه ای وجود دارد که موسوم است به معبد.
این معبد در سال 2003 افتتاح شد.
در این معبد شما می توانید در آرامش، انفراد و اعتصام باشید.
این بدان معناست که شما فرصت خواهید داشت به خودتان فکر کنید
تا بتوانید پی ببرید که شما در واقع چه کسی هستید.
این معبد، دروه آموزشی مسیحیت ندارد، ولی اگر شما آنجا باشید،
می توانید کتاب انجیل را بخوانید، در تمرکز و عالم خلسه بروید و تفکر کنید.
در این معبد شما امکان خواهید داشت به شجاعت لازم دست یابید
بطوری که نیاز نداشته باشید تظاهر نمائید، بلکه جرأت کنید واقعیت ها را ببینید.

صرفنظر از اینکه در کدام ندامتگاه باشید،
میتوانید درخواست نمائید که به معبد بیائید.
برای آمدن به معبد
لازم است که شما محکوم به زندان دراز مدت شده باشید



خدمات درمانی
معمولاً یک پرستار در ندامتگاه وجود دارد.
در هنگام ورود به ندامتگاه و سپس در هنگام نیاز،
می توانید پرستاررا ملاقات نمائید.
پزشک در اوقات معینی به ندامتگاه می آید.
اگر شما بیمار شوید، بر اساس نظر پزشک از
خدمات درمانی لازم برخوردار خواهید شد.
در صورت نیاز، می تونید از خدمات درمانیِ بیرون از ندامتگاه،
بطور مثال در یک درمانگاه عمومی، برخوردار شوید
شما همچنین می توانید در کوتاه مدت و یا دراز مدت در بیمارستان بستری شوید.

کارکنان سازمان امور زندان ها با وسیله نقلیه، شما را
به درمانگاه عمومی و یا به بیمارستان می رسانند.
کارکنان سازمان امور زندان ها در هنگام
ملاقات شما نزد امور درمانی، از شما مراقبت خواهند نمود.

هنگامی که در زندان بسر می برید، حق دارید از خدمات اورژانس دندانپزشکی
برخوردار شوید. منظور از این، دندان درد و یا دندانِ خرابی است
که باید فوراً درست شود.
شما حق دارید از خدمات بنیادی دندانپزشکی برخوردار شوید.
منظور از این، خدمات معمولی دندانپزشکی، معاینه
و پر کردن دندان های خراب است.
برای برخورداری از خدماتِ رایگانِ بنیادیِ دندانپزشکی،
ضروری است که شما به 6 زندان یا بیشتر محکوم شده باشید.


در ندامتگاه چه کاری می توانید انجام دهید
شما در ندامتگاه موظف هستید که مشغول به کار باشید.
این بدان معناست که شما باید فعالیتی برای انجام دادن داشته باشید.
وظیفه به اشتغال همچنین بدین معناست که
شما باید آنچنان فعالیتی داشته باشید که بتوانید آن پول هائی را که
هنگام خروج از ندامتگاه نیاز دارید، بدست بیاورید.

قانون مقرر نموده است که شما چه مقدار پول باید بدست بیاورید.

شما تقریباً 10 کرون در ساعت بدست می آورید.

شما می توانید فعالیت های زیر را داشته باشید:


• کار
• تحصیلات
• برنامه

کار
کار میتواند مونتاژ، یعنی نصب نمودن قطعه ها
برای یک کارخانه و یا بسته بندی کالا باشد.
شما می توانید در یک کارگاه صنعتی کار کنید،
در امر نگهداری و مرمت ندامتگاه همکاری نمائید،
در کار نجاری شرکت نمائید، و یا در کار شستشو و نظافت مشارکت نمائید.
در برخی ندامتگاه ها، شما می توانید هم کار کنید و هم مشغول به تحصیلات باشید،
بطور مثال در دوره های آموزشی که "لرنیا" دارد شرکت نمائید.

تحصیلات
تقریباً در تمامی ندامتگاه ها شما می توانید درس بخوانید.
شما می توانید درس های دبستان و دبیرستان را بخوانید.
شما همچنین می توانید درس های دانشگاه را نیز بطور مکاتبه ای بخوانید.
شما در ندامتگاه درس می خوانید ولی نام شما در دانشگاه ثبت شده است.
بسیاری از آنان که در ندامتگاه بسر می برند، همزمان هم کارمی کنند و هم درس می خوانند.

برنامه
برخی برنامه ها موجب کمک ومعالجه شما در
قبال مشکل الکل و مواد مخدر می شوند.
برنامه هائی هم وجود دارد که به شما کمک می نماید تا آن
معضلاتی که موجب شد شما مرتکب جرم شوید را مداوا می کند.



شکایت از تصمیم
هنگامی که شما در یک ندامتگاه بسته بسر می برید، سازمان امور زندان ها
تا حدود زیادی در مورد شما تصمیم می گیرد.
بطور مثال آنها ممکن است مخالف باشند
که شما یک دستگاه استریو داشته باشید
و یا ممکن است آنان تصمیم بگیرند
که شما به ندامتگاه دیگری منتقل شوید.
سازمان امور زندان ها باید پیوسته
بر اساس مقررات و قوانین مربوط به اموراداره زندان ها تصمیم بگیرد
از جمله در زمینه مقررات حفظ اسرار.

اگر شما معتقدید که سازمان امور زندان ها تصمیم نادرستی گرفته است، حق دارید از
آنان شکایت نمائید.
شما می توانید نامه بنویسید و از اشتباهات شکایت نمائید.
به اداره کل اموراداره زندان ها نامه بنویسید.

اگر بخواهید از تصمیم اداره کل اموراداره زندان ها شکایت نمائید،
بایستی به دادگاه استان نامه بنویسید.
دادگاه استان ارگانی است که وابسته به سازمان امور زندان ها نیست.
فرد رابط شما می تواند به شما کمک بدهد تا بتوانید شکایت نامه بنویسید.

علاوه بر این، اگر شما معتقدید که رفتار غیر عادلانه با شما شده است،
می توانید شکایت خود را به کارگزار حقوقی پارلمان
و یا کارگزار حقوقی دولت نیز بفرستید.

منبع:www.kriminalvården.se


برابري بين زنان و مردان در سوئد

۲۳.۶.۸۷

بيگ بانگBing Bang بازسازی لحظه آغاز هستی؟

علاقمندان به فيزيک اتمي...
تاريخچه بيگ بانگBING BANG وبازسازی لحظه آغاز هستی? دانشمندان در مرکز سرن در اروپا آزمایشی را آغاز کرده اند که هدف آن بازسازی شرایطی مشابه انفجار بزرگ است که گفته می شود مبداء پیدایش جهان بوده است.
منبع اصلي به فارسي:
مِهبانگ یا انفجار بزرگ Big Bang لحظه آغازین هستی را گویند که کل هستی (شامل زمان و هر سه بعد) از آن هنگام شروع شده‌است.
یک نظریه درخور توجه این است که جهان فعلی ما از ذره بسیار کوچک تر از کوچک‌ترین ذرات بنیادی بوجود آمد البته علم فیزیک در ان لحظه وجود نداشت و به این حالت تکینگی گویند در واقع از این تکینگی جهان منفجر شد و از این ذره همهٔ ذرات بنیادی به وجود امدند و شروع کردند از مرکز آن دور شدن. که میلیاردها کهکشان و از جمله همین کهکشان راه شیری خودمان به وجود آمدند. این انفجار باعث انبساط جهان به صورت بادکنکی می‌شود البته نیروی دیگری که در این انبساط و کند شدن سرعت انبساط ان تأثیر دارد نیروی جاذبه‌است و خمیدگی‌های فضا زمان نسبیتی و در این صورت سه حالت متصور است ۱ - انبساط دائم ۲ - رسیدن به یک حالت ثابت و پایدار ۳ - انقباض بعد از انبساط ‍‌
مِهبانگ: در زبان پارسی «مِه» یعنی «بزرگ» و بانگ به معنای صدای بلند است.
تئوری تراکم عالم قبل از انفجار بزرگ را می توان با مطالعه در چیستی سیاهچاله های فضایی بهتر دریافت. در سیاهچاله های فضایی، اتم هابه اجزای سازنده شان تجزیه شده و فضای میان آنها از بین می رود. به این ترتیب ماده شدیدا متراکم و چگال می شود. این عکس اتفاقی است که در هنگام انفجار بزرگ روی داده است.
منبع:wikipedia

۱۷.۶.۸۷

اسکاندیناوی کجاست؟


با توجه به اینکه برخی از واژه "اسکاندیناوی" بصورت غلط استفاده می کنند به سراغ این واژه می رویم تا بدانیم منظور از "اسکاندیناوی" چیست و کشورهای "اسکاندیناوی" کدامند؟واژه اسکاندیناوی تصور می شود که پیشینه واژه اسکاندیناوی که قدمتی باستانی دارد "اسکادهیناوئو" بوده و با نام "اسکونه" (در حال حاضر نام جنوبی ترین استان سوئد) در ارتباط است. "اسکادهیناوئو" به معنی "سرزمین خطرناک احاطه شده توسط آب" است که اشاره به سواحل نامساعدی دارد که برای رفت و آمد کشتی ها خطرناک بوده و منتهی به غرق شدن آنها می گردید. رومیان این سرزمین را "اسکاندیناوی" می نامیدند, نامی که تا امروز نیز باقی مانده است.اسکاندیناوی از چه کشورهایی تشکیل شده است؟واژه اسکاندیناوی هم دارای یک معنی جغرافیایی و هم دارای یک معنی فرهنگی است. اگر تنها به معنی جغرافیایی واژه اسکاندیناوی توجه کنیم این منطقه شامل شبه جزیره اسکاندیناوی می شود که دانمارک بخشی از آن نخواهد بود, اما شمال غربی فنلاند بخشی از آن است.اما آنچه که امروز اسکاندیناوی خوانده می شود در ارتباط با معنی فرهنگی آن می باشد که از سه کشور سوئد, نروژ و دانمارک تشکیل شده است که دارای رابطه فرهنگی و زبانی بسیار نزدیک با یکدیگر هستند. به این ترتیب امروزه هر زمان که نام اسکاندیناوی را می شنوید منظور سه کشور سوئد, نروژ و دانمارک است و هیچ کشور دیگری را شامل نمی شود. به همین واسطه است که برای مثال "خطوط هواپیمایی اسکاندیناوی" یا شرکت هواپیمایی "اس ای اس" که مخففScandinavian Airlines Systemمی باشد, خطوط هواپیمایی مشترک سه کشور اسکاندیناوی یعنی سوئد, نروژ و دانمارک است."کشورهای شمالی" را با "اسکاندیناوی" اشتباه نکنیداگر بخواهیم فنلاند و ایسلند را هم به مجموعه سوئد, نروژ و دانمارک اضافه کنیم باید از عبارت "کشورهای شمالی" استفاده نماییم که به زبان انگلیسی”Nordic countries”و به زبان سوئدی ”Nordiska länder”نامیده می شوند. جزایر "گرینلند" و "فاروئه" که متعلق به دانمارک هستند اما کاملا خودمختارند (و حتی جزو اتحادیه اروپا نیز نیستند) هم بخشی از "کشورهای شمالی" بشمار می روند. جزیره "اولند" متعلق به فنلاند که آن نیز خودمختار است هم بخشی از "کشورهای شمالی" یا "نوردیک کانتریز" بشمار می رود.چون استفاده از نام "کشورهای شمالی" یا "نوردیک کانتریز" در سطح بین المللی جا نیفتاده به همین واسطه بسیاری بصورت غلط و اشتباه از واژه "اسکاندیناوی" به جای "کشورهای شمالی" استفاده کرده و کشورهای دیگری غیر از سوئد, نروژ و دانمارک را نیز اشتباها به کشورهای اسکاندیناوی اضافه می کنند.خلاصه کلامکشورهای اسکاندیناوی: سه کشور سوئد, نروژ و دانمارککشورهای شمالی (نوردیک): سوئد, نروژ, دانمارک, فنلاند, ایسلند (و همچنین جزایر خودمختار گرینلند و فاروئه متعلق به دانمارک و جزیره اولند متعلق به فنلاند)*****کشورهای بالتیک یعنی استونی, لتونی و لیتوانی که از جمهوریهای اتحاد جماهیر شوری سابق بوده اند نه ربطی به اسکاندیناوی داشته و نه ربطی به "کشورهای شمالی" دارند.
منبع : استکهلمیان دات کام

۱۴.۶.۸۷

حقوق کودکان در سوئد

روي اين آذرس : http://www.skelleftea.se/Skol%20och%20kulturkontoret/Innehallssidor/Bifogat/Broschyr%20persiska%202007.pdf کليک نمائيد راجع به حقوق کودکان در يکي از مناطق شمالي سوئد به فارسي بخوانيد. اين يک نمونه و بيانگر حقوق عمومي کودکان ازآغاز دوره کودکستان تا مرحله راهنمائي در سراسر اين کشور مي باشد.

۳.۶.۸۷

سيريک در نقشه جغرافياي.....

سيريک در نقشه جغرافياي جهاني Google
کليک کنيد:

دو (سيريک) ديگر در جغرافياي جهان

از جغرافيا صحبت شد هيچ مي دونستين که منطقه اي بنام (سيريک) در جزيره جاوا در مجمع جزاير اندونزي وجود داشته است؟ طبق اطلاعات مندرج در encyclopediaاين روستا در سال 1883 در اثر سونامي متاسفانه از بين ميرود.
از سيريک غير حقيقي اندونزي بي خيال همين الان که داشتم تو اين دشت پهناور اينترنت به دنبال واژه ( سيريک) در حال جستجو بودم ناگهان ديدم که یک جائي همنام سيريک خودمون در نزديکي مرز شمالي ايران در جمهوري آذربايجان وجود دارد. جهت اطلاعات بيشتر به اين لينک مراجعه شود.
http://en.wikipedia.org/wiki/Sirik

فصل ها چگونه بوجود میآیند؟

«فصل ها چگونه بوجود میآیند؟»
اگر شما نزدیک خط استوا زندگی کنید، در واقع اصلا تغییر فصلی ندارید یا به عبارت دیگر تنها یک فصل دائمی تابستان دارید. اگر در قطب شمال یا جنوب زندگی کنید، آنگاه فصل‌هایی بسیار طولانی خواهید داشت. تابستانی طولانی که در آن خورشید همیشه در بالای آسمان است و زمستانی طولانی که در آن خورشید همیشه در حال غروب است.در قطب شمال، خورشید برای 182 روز متوالی در زمستان در حالت غروب است و بالاخره اگر بین این دو منطقه زندگی کنید، چهار فصل خواهید داشت.کره زمین، که سالی یک بار به دور خورشید می‌گردد، دارای 23.5 درجه انحراف محوری است. هنگامی که راس زمین به سوی خورشید است، در نیمکره شمالی تابستان است؛ در این حالت خورشید به به بالاترین مکان خود آسمان می‌رسد و طولانی‌ترین روزها ایجاد می‌شوند.پس از اینکه زمین یک چهارم مدارش را طی کرد، پاییز رخ می‌دهد. هنگامی راس کره زمین به سوی مخالف خورشید است، در نیمکره شمالی زمستان است. پس از اینکه زمین یک چهارم دیگر مدار را می‌پیماید بهار فرا می‌رسد.تغییر فصول هیچ ربطی به فاصله زمین از خورشید ندارد، این فاصله تنها به مقدار جزئی در حرکت زمین به دور خورشید تغییر می‌کند، زیرا مدار کره زمین دایره کامل نیست و فصل‌ها ربطی به گردش زمین به دور محور خودش هم ندارند، که چرخه 24 ساعته شب و روز (بسته به اینکه کدام طرف زمین به طرف خورشید باشد) ندارند.البته همانطور که می‌دانید، در واقع خورشید نیست که در ٱسمان بالا می‌آید، بلکه زمین است که با چرخیدن خود به درون صبح وارد می‌شود.

8/13/2008 8:50:00 AM
منبع:http://www.parsplanet.com/

۱.۶.۸۷

همکلاسيها و معلمان عزيز من

به ياد دوران مدرسه در سيريک و ميناب، اين اسامي فقط تعدادي ازهمکلاسيهاي من در آن دوران هستند که با بيشتر اين عزيزان تا پايان دبيرستان باهم ديپلم گرفتيم. براي تک تک اين عزيزان همکلاسي آرزوي سلامتي و موفقيت دارم. و خوشحال ميشم از اين طريق با همديگر در تماس باشيم. دوست همکلاسي شما محمود زرهي - سوئد
محمد کمالي، بيلائي
خالد بنار، بيلائي
محمد رحماني،بيلائي
ابراهيم حاجي زاده ،چالاکو
محمود عبدرحماني ،چالاکو
محمد حيدري، چالاکو
ابراهيم زره زاده، چالاکو
محمد دادي زاده، چالاکو
محمود آتش پرور،کنکي
موسي سالاري، کنکي
محمد آذرخشي، کنکي
حسين محمدي نژاد،کنکي
علي حاجي زاده، طاهروئي
حسين مراد زاده، پا مسجد
تعدادي از معلمين محترم در آن دوران:
اولين معلمان دوران ابتدائي ( عبدرحمان عيسي زاده، دو خواهر محترم و با مهر ماه بي بي کهن پور و عاليه کهن پور) آقآيان گرامي ميرو طاهري ،عيسي پاخيزه، حسن رستمي، محمد افسري، بني اسدي و تعداد ديگر معلمين عزيز براي همه اين فرهنگيان که در رشد و تحصيل من و ماها سهم بسزائي داشته اند و کماکان دارند ضمن قدرداني براي همه اين عزيزان در هر جا و در هر موقعيتي که هستند آرزوي خوشبختي و موفقيت دارم.
محمود زرهي- سوئد

۲۶.۵.۸۷

از کتاب خاطراتم

سوئدي ها و خرماي مضافتي بم
ايراني جماعت خرما خوره و خرما را دوست داره، ما جنوبيا عاشق خرما هستيم و خود من به جرات ميگم با خرما و رطب لذيذ سيريک و ميناب بزرگ شده ام. در همين رابطه تو سوئد خاطره اي بياد دارم ميخوام براتون تعريف کنم. چند سال پيش بود يک روز موقع نهار از محل کارم سوار ماشين شدم رفتم يک مغازه خارجي آقاي عربي يک بسته نيم کيلوئي خرماي تازه مضافتي بم خريدم آوردم سر کار به همکارام که تقريبا" همه سوئدي بودن تعارف کردم بفرمايين خوردن خرماي تازه با قهوه صفا داره. اکثرا"تو اين جمع خرما نديده بودن, آخه تو اين سرزمين سرما زده اسکانديناوي از اين محصولات خبري نيست. تعريف ميکنند تو همين سوئد تا 20 سال پيش سير را تو داروخونه ها ميفروختند البته بدون نسخه. برگرديم سراصل مطلب آره اين همکاران رطب نديده من تا بسته خرما باز شد شروع کردن به پرسيدن يکي پرسيد اين براي شکم مظر نيست ديگري ميخواست بدونه رطب هم مغذيه يک آقاي مسن سوئدي ميگفت بوي طعم کشمش ميده و. .. من هم که انگار متخصص اين محصول بودم از تعريف و توصيف کم نمي آوردم, گفتم مزه کنيد رطب لذيذترين شيرينيهاست مغذي و مقوي و غيره. ولي انگار نه انگار از بين اين جماعت بي تعارف فقط يک نفر موش آزمايشي شد يک ذره خرما لبي زد. خلاصه از دست اين سوئدي هاي محطات خيلي شاکي شده بودم و با اين طرز رفتارشان احساس کردم به شرقي بودنم و به فرهنگ ايراني ام حسابي توهين شده. اما تو همين لحظات يکي از همين سوئدي ها رو شو کرد به من گفت به اين ميگن تضاد فرهنگي. سري تکان دادم بدون آنکه کلامي به زبان بيارم درتائيد حرف اين سوئدي, خوب به خاطر دارم طي اين چند سال زندگي در اينجا بارها اين اتفاق پيش افتاده که خود من نيز از مزه کردن خوراکيهاي لذيذ خود سوئدي ها سر باز زده ام. آن هم به صرف نداشتن عادت به خوردن خوراکيهاي کشورهاي مختلف. ولي باتمام اين اوصاف اين سوئدي ها حاليشون نيست که رطب بم به مانند بادمجان بم چي خورده بشه چي نشه آفت نداره. ولي از طرفي ديگر و در نتيجه اينومي خوام بگم که شناخت صحيح از تضاد فرهنگي دربين ملل مختلف طبيعتا" به احترام و تفاهم بيشتر فرهنگها در هر زمينه اي مي انجامد. م. زرهي

۱۹.۵.۸۷

گردشي به دور سوئد, کليک کنيد
Powered By Blogger